من بچم ۲ سال و ۷ ماهشه و من از حاملگی تا الان توی خونه نشستم و چاق دارم میشم هیچ روحیه ای ندارم و باید به شوهرم التماس کنم تا به من پول بده و هیچ کاری هم بلد نیستم احساس بی مصرف بودن میکنم رابطم با شوهرمم زیاد خوب نبست وطبقه بالای خونه مادر شوهرم میشینم دلم میخاست الان که بچم ۲ سال و ۷ ماهش شده دیگه پیش مادر شوهرم به ساعت وایسه من یه باشگاه برم یا به خودم برسم ولی پسرم از من جدا نمیشه دیگه خسته شدم پس کی بزرگ میشه تازه یه اخلاقی داره بچه ها رو و حتی بزرگا رو کتک میزنه و من حتی یه ساعت نمیتونم بزارمش خانه بازی و حتی خونه مامان و بابای خودم هم نمیتونم بزارم چون اونجا جیش میکنه و چنگشون میزنه یا چیزاشونو میشکنه اونا هم نمیخاندش پس من کی زندگی کنم من ۳۰ سالمه
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
اره درست میگی کاش آنقدر قوی باشم که تحت تاثیر احساساتم بیشتر از این نباشم
کاش چیه اقاااااااا.محکم باش تو مادری بیشتر از هر چیز باید به بچت قوی بوند یاد بدی....الان سست شدی و خودتو ناتوان نشون میدی ک چی؟؟؟؟ نترس بزرگ بشه ۴ تا بهت میگه ....دل نسوزون...یه جوری خودتو اسیرش نکن ک فردا بگی حیف عمرم......به خودت برس.ب زندگیت ب تفریحت و تا بچت کوچیکه یادش بده که مطیعت باشه.....
از حالا پی دلش بالا بری فردا نمیتونی جنعش کنی....محکم باش