اینو تو تاپیک یکی دیگه هم گفتم؛
بعنوان کسی ک تو بچگی این بلا سر خودم اومده اینو بهت میگم؛
من همسن و سال دخترت بودم پسرخالم اول بهم راجب این مسایل گفت بعدش فیلم اوورد نشونم داد بعدم کم کم دستمالیم کرد بزور و منم انقد از پدرم میترسیدم ک به هیچکس حرف نمیزدم
بزرگتر ک شدم و فهمیدم اونا چی بود، خودم شدم معتاد پو*رن و خود*ارضایی، خیلی اثرات منفی برام داشت خیلییی زیاد.. و الان ک هم من ازدواح کزدم هم اون، نمیتونم حتی بهش نگاه کنم
خیلی شانس اووردم ک بلاهای بیشتری سرم نیومد اما بازم کلی اسیب دیدم
پیامتو ک خوندم انگار بچگی خودمو دیدم، اول اینکه سعی کن انقدددددد با دخترت مهربون باشی ک هررررچچچیییی شد بیاد بهت بگه مث من مخفی نکنه، و بعدم از این مسائل اگاهش کن اما درست و مطابق سنش و حتی اگ میتونی زیر نظر مشاور..اگاهی جنسی بهش بده تا هرکسی نتونه از نااگهیش سواستفاده کنه، اندام های خصوصیشو بهش یاد یده ک بدونه هیچکس نباید ب اون نواحی دست بزنه، بهش باد بده اگ کسی بهش دست زد باید چیکار کنه، جیغ بزنه کمک بخواد و فرار کنه از اونجا،حتی اگر تو خانواده بود
و در نهایتم حتما شوهرتو درحریان بذار و دوتاتون باهم خانواده ی اون پسر و درحریان بذارید و جدی باهاشون برخورد کنید، شوهرت ب پدرش بگه شماهم ب مادرش، حتی اگر در ظاهر قبول نکردن شما محکم حرفتونو بزنید و بگید ایشالا ک همچین چیزی نبوده ولی اگر یک بار دیگه همچین چیزایی بفهمم مراعات هیچیو نمیکنم چون بچم برام از هرچیزی مهم تره..حتی اگر شده قطع ارتباط کنید چون سلامت جسم و روان بچتون از هرچیزی مهم تره و این قضیه به معنی واقعی تجاوز محسوب میشه
خلاصه خیلی مراقب باش، تمام چیزایی ک خانواده ی من باید برام انجام میدادن و ندادن بهت گفتم ک تو برا دخترت انجام بدی و نذاری مثل من اسیب ببینه