شوهر من به شدت رفیق بازه اونقدر که فکرشو نمیکنید اوایل ازدواج بهش گفتم ادم همینجور که به خانواده نیاز داره به یه دوست خوب و وقت گذروندن کنارش نیاز داره اما حدو حدود داره و از مرزا نباید عبور کنه ولی آقا گوش نکردتوی این مدت هم چند بار به خوبی بهش گفتم ولی باز گوش نکرد و تیز شد بهم.الان اینجوریه که صبح تا عصر کاره عصر میره پیش رفیقاش بعد ساعت ۸ میاد شام و چاییشو میاد میخوره بعد باز میره پیش رفیقاش تا ساعت ۱۲و ۲ و ۳ شب.روزای تعطیلم اکثرا پیششونه!حتی بعضی وقتا هم که من فکر میکنم کاره پیششونه!وقتاییم که خونست یا همش خابه یا پا گوشی تو فیلیمو فیلم نت یوتیوب فیلم میبینه.حتی مسافرت هم باهاشون میرهرچه دور چه نزدیک.بساط ورق و قلیون به راهه همیشه پیششون.گاها یواشکی از من سیگار و مشروبم هست فک میکنه نمیدونم ولی خر که نیستم.دیروز دیگ قاطی کردم و باهاش بحثم شد البته نه با صدای بلندو جیغ و داد نعمولی بهش گفتم ما اولویت توی زندگیت نیستیم همیشه خوش و بش خندت با اوناست گردش تفریحت با اونا برای ما وقت نمیزاری خداشاهده همیشه توی خونه و با ما یا عصبانی یا حوصله نداری یا خابت میادو خسته ای،اگر ببریمون بیرون این قدر اذیت میونی فحش و اعصاب خوردی درست میکنی به مرگ میکشیمون که به تب راضی بشیم و به غلط کردن بیوفتیم تازه خدا نکنه رفیقاش اون ساعت زنگ بزنن هر جا باشیم بر میگرده که بهشون برسونه خودشو.بهش گفتم یه روزی ولت میکنم میرم صبر و تحمل منم یه حدی داره میرم که یه وقت تایم کم نیاری برای رفیق بازی !اول نیش خند زد و خندید و طلبکار شد که چرا بهش گفتم مثل همیشه ولی بهش گفتم یکم عقلتو به کار بنداز ببین اگر من اینجور بودم میخواستی کنارم باشی.اگر میخاستی رفیق بازی کنی ازدواج کردنت چی بود،به کی بگم منم دوست دارم با شوهرم وقت بگذرونم بگم بخندم.حلال خدارا که حروم نمیکنم بخدا شورشو در اوردی اصن اگر ۱درصد فکر میکردم حرفام اشتباهه بهت نمیگفتم خیلی دندون سر جیگر گذاشتم با خوبی با رفتار بهت گفتم نکن ولی گند زدی ،ازین به بعدم نه میخوام نگام کنی نه صدام کنی نه حرفی بزنی نه حتی بهم دست بزنی!تموم شدی رفت!😭😭😭😭
خیلی عیب و ایراد داره که اصن موندم چرا باهاشم
بهداشت براش معنی نداره سالی یه بار مسواکم نمیزنه ،همش بدنش چسبناکو عرقیه ،دوش که میره بگیره فقط موهاشو مبشوره خودم هر از گاه یکبار نیرم لیفش میزنم😔🤢
اگر به لباساش نرسم کپک میزنه
همشم دستش تو دماغشه🤢🤮
چی گف
آخرش چی گفت
رابطه امون شاید ماهی یکبار باشه اونم زیر ۵ دقیقه تمومه.کارشو میکنه میخوابه اصن نه بوس و بغل و و نه معاشقه ای.
من همیشه خدا تمیزم به خودم میرسم به خونه زندگی شدید میرسم .توی این ۱۰ سال من حتی یه بار هم ارصا نشدم بعد هر رابطه فقط گریه میکنم.
قبل رابطه هم حموم نمیره بدنش عرقی چسبناک بوی کار عرق میده🤢🤮
فقط گوش کرد بعد گفت تقصیر خودته ک بهم نگفتی گفتم د مومن من همش بهت گفتم تو تا حدی میری که حتی برای خدا و مقدساتشم حرمت قایل نیستی شب عاشورا تاسوعا روزای گناه شبای قدر اصن یه ذره حرمت نمیزاری
فقط لبو دهنی به شدت غیرتی و خودتو مومن میدونی ولی اگر توی این ۱۰سال ۱ بار زیارت خونده باشی نماز که پیشکش یه بار حرمت نگه داشته باشی
چند سالتونه؟ خوب بگو بهش من نیاز دارم.
خدا صبرت بده
همون سکوتت باعث شده
مردا رو فقط باید بهشون تذکر داد و به موقع غر بزنی سرشون خونشون کنی تو شیشه تا فکر باشن سکوت هیچ دردیو دوا نمیکنه
خرید رفتن که اصلا ما نداریم من هنوز لباسایی که بچم ۱ سالش بودو میپوشم با این که سایزم نیستن یا رنگ و روشون رفته.با پول یارانه میرم یواشکی برای بچم لباس میخرم ۶ سالشه نقدو نسیه از محل یا پدر مادر یا خواهرم اگ رفتن سفر سوغاتی براش میارن .بخدا حسرت یه لباس درستو دارم😭😭😭😭
حسرت که میگم یعنی حسرتا چون چادریم بیشتر چادر رو سرمه که کسی لباسای زیر چادرو نبینه که نفهمه چقدر بدبختم.
ولی برای خودش از مغازه ی رفیقاش لباس میخره
به جای تهدیدبه رفتن؛ واقعا برو..
اینم شوهربودکردی؟
