پدرشوهرم بیمارستان بستریه.برادرشوهر بزرگم زنشو طلاق داده و شغلش آتش نشانه.میگه مرخصی ندارم.برادرشوهر وسطی مجرد هس و همراه باباش ۲ شب مونده.شوهرم شغلش آزاده و میگن امشب بره همراه بشه.منم مخالفم.چون ۲ ساله عقدم.پدرشوهرم برام عروسی نمیگیره درحالیکه برا برادرشوهر بزرگم قبلا گرفته.الا باشوهرم دعوا کردیم همش میگه بابامو ول نمیکنم.خیلی خستم
خب واقعا حرف شما درست نیست.
چون برا شما عروسی نگرفتن نره پیش باباش؟!!!! مسائل رو باهم قاطی نکن
یعنی نره پیش باباش ؟😳😳😳
بعدم مگه شوهرت نباید برات عروسی بگیره ؟
وا این چه حرفیه پسر بزرگ کرده همچین مواقعی عصای دستش باشه دیگه اشتباه کردین دعوا گرفتین
وقتی برات کاری نکنن چرا باید توقع داشته باشن.هزینه عقد کلا شوهرم داده.الا ۳ ماهه خونشون نمیرم.مادرشوهرم یه زنگ ب من نزده ک چرا ناراحتی.منم بهش زنگ نمیزنم.از خداشونم باشه ک عروسشون شدم.خانوادش از نظر مالی و فرهنگی همه نظر از خانوادم پایین ترن.خودم لیسانس.شوهر دیپلم.فکر میکردم آدم خوبیه ولی حالا ده متر زبان دارن همشون
خدا عروسایی مثل شما قسمت نکنه ...
نگرفته که نگرفته شوهرت عرضه داشت خودش میگرفت .والا همه پسرای فامیل ما خودشون گرفتن .اگر نمیتونه وقت زن گرفتتش نبوده
همین شوهر بنده ۹ ماهه با خانواده و پدر من حرف نمیزنه میگه چرا پدرت برات جهاز نخرید
حالا هم پدرش عروسی نگرفته پس توقع نداشته باشه
فقط میخان جیب نداشته مارو خالی کنن
همچین خانواده شوهری نصیب هیچکس نشه.مادرش فقط پرش میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
27 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
