یک ماهه عروسی کردم ولی به زندگی دلگرم نیستم خونه مامانم اینا نزدیکه صبح که میشه پامیشم میام خونشون شوهرم شبا ساعت نه شب میاد خونه یکم هم از تنهایی میترسم تنهایی نمیتونم آشپزی کنم نگران آینده هستم حالت افسردگی پیدا کردم انگار البته تازه فهمیدم باردارم نمیدونم این حس ها ماله بارداری هست یا نه
یک ماهه عروسی کردی چطوری بارداری
خیلی زوده واسه بارداری
خودت میخواستی ؟؟
از تنهایی میترسیدی چرا ازدواج کردی
یه بارم تو خونت غذا درست نکردی ولی فوری باردار شدی
هووووف
کاش وقتی اینهمه با خودتون بلاتکلیفین حداقل زرتی باردار نشین ک بدتر سردرگم و گیج بشین😐😑
ماشالا توخونه غذا نپختی ولی رابطه رو درست انجام دادی😆😆😆😆😆😆😆
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
