نمیدونم کدومتون گیر این بازی افتاده ، خودم تازگی تجربه اش کردم و بعد فهمیدم خیلی تکراری و کلیشه ایه .
بازی ما دو تا بازیکن داره ، اوایل بازی همه چیز خوب و شیرین پیش میره ، یکی از بازیکن ها شروع میکنه به گفتن حرف های قشنگ ، به بازیکن دوم حس تعلق میده ، طوری رفتار میکنه که انگار قراره تا ابد برای این بازی حوصله داشته باشه ، بازیکن دوم این رفتار ها رو باور میکنه، برای خودش کلی رویا میچینه و تمام آینده اش رو معطوف به اون بازی میبینه اما حقیقت اینه که بازی برای بازیکن اول هنوز هم یه بازیه که قراره یه روز تموم بشه! بازیکن اول این حرف ها رو میزنه که بازی قشنگ تر پیش بره اما خودش هیچ کدومشون رو باور نداره ، اما بازیکن دوم خیلی تو رویا غرق شده ، رویایی که بازیکن اولش براش ساخته...
مدت های میگذره ، خاطره های شیرین از گذشته و رویاهای شیرین برای آینده ، این میشه تمام فکر و ذکر بازیکن دوم ، اما بازیکن اول یادش نرفته که این فقط یه بازیه...
کم کم به آخر بازی نزدیک میشیم ، بازیکن اول حوصله اش سر رفته و شروع میکنه به بهونه گرفتن ، یه بازی جدید میخواد ، دیگه حوصله این بازی رو نداره ، بازیکن دوم متوجه تغییر رفتار های بازیکن اول میشه ، هی دنبال دلیل میگرده ، هی از بازیکن اول میپرسه مشکلش چیه ، هی سعی میکنه اوضاع رو مثل قبل کنه، بازیکن اول با سردی رفتار میکنه ، اون به بازی پایان نمیده فقط با سرد رفتار کردن باعث میشه بازیکن دوم اذیت بشه ، چند وقت بعد که بازیکن دوم از رفتار های سرد بازیکن اول به ستوه میاد ، دعوا میکنه عصبی میشه سرد میشه ، اونجا بازیکن اول سریع میاد وسط ، به بازیکن دوم میگه به خاطر این دعوایی که تو راه انداختی من دیگه بازی نمیکنم....!
اینجا آخرین مرحله ی بازیه ، بازیکن دوم شروع میکنه به زاری و التماس که نه ، بمون بازی کنیم، اما بازیکن اول میگه نه، تو بد رفتار کردی و حالا من میرم ، و اینجا بازیکن اول بازی رو ترک میکنه ، بازیکن دوم میمونه و یه عالمه غم و غصه و پشیمونی ، به خودش فحش و لعنت میده که چرا دعوا کرده ، به خودش میگه تقصیر من بود ،آره تقصیر من بود اذیتش کردم ،من بدم ، من خراب کردم ، من از دستش دادم من من من من... لعنت به من
بازیکن دوم نمیدونه تخم این دعوا رو خیلی قبل پیش همون بازیکن اول کاشته بود ، فکر نمیکنه اون فقط به رفتار هایی که بازیکن اول داشت واکنش نشون داده ، فقط به این فکر میکنه که آخرین دعوا تقصیر خودش بوده
اگر مثل بازیکن اول سرتون اومد ، این پروسه ی خود تحقیری رو تموم کنید، واقع بین باشید ، اون بازی خیلی وقت پیش تموم شده بود....