خیلی ظلم از زندگی توی خونه پدری دیدم و خود پدرم تبدیل به کینه نفرت شد الان میخوام مستقل بشم پدرم چون خودش مرد زندکی نبود بی اراده بود باورش نمیشه من دارم جدا میشم اخ روزی که خونه گرفتم وقتی چلزولز میاره قیافش دیدن داره دلم خنک میشه
به شانس بگوید ماهنوز زنده ایم یک شب هم درخانه ی مارا بزند
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.