2777
2789

سلام دوستان گلم 


میگم شوهرتون چجوری از شما خوشش اومد  .  مثلا چجوری بهتون نگاه میکرد .


حرکاتش چجوری بود . 


آیا پیگیری کرد؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همگی داستان آشنایی تون رو بگید😍😍از داستانای عاشقانه خوشم میاد

من یه روز بارونی داشتم میرفتم سرکار، به اتوبوس نرسیدم. دیرم شده بود سوار شخصی شدم. و...

الان ۱۵ سال از اون تاریخ میگذره. یازده ساله ازدواج کردیم و دوتا بچه داریم

برای خانه کوچک همسایه ات، چراغ آرزو کن💡بی شک حوالی خانه ات روشنتر خواهد شد🌟

من ک اصلا اونو ندیدم ولی اون همیشه منو تو مهمانیا و عروسیا از بچگیمون تا بزرگسالی زیر نظر داشت

از بچگی دوستم داشت😂من عشق دوران بچگیشم😐😅

میگفت همه جا چشمم روت بود و همیشه تو عروسیا منتظر بودم ک اخر جشن ببینمت ولی قایمکی نگات میکردم ک متوجه نشی😑 

اولین بار وقتی من ۷ سالم بود و اون ۱۰ سالش بود منو دید 

داشتم بازی میکردم و اون داشت آش میخورد

بهش گفتم چی میخوری؟ گفت آش، تو هم میخوای؟

گفتم اره

بعد گفت بیا بریم تو اشپزخونه بهت بدم🤣🤣🤣خلاصه رفتم ی کاسه آش بهم داد و برگشتم😅 اینارو خودش برام صحبت کرده ولی من هیچی یادم نیست☹️😅ما باهم نسبت فامیلی داریم

سرآغاز راهی بودم که مقصدی نامعلوم داشت...🌌🌒

فامیل بودیم تو بچگی همبازی بودیم تو کوچه تو محله ما بودن مامانش میومد خونمون با مامانم حرف میزدن بهم میگفت عروس خودمی...شوهرم اون زمان بهم احساس پیدا کرده بود عاشقم شد اما من تا همین قبل از عقد نمیدونستم تو نامزدی اعتراف کرد...دیگه ما از اون محله رفتیم کلا یه شهر دیگه و همو ندیدیم تااا وقتی که زمانش رسید فقط تو عروسیا می‌دیدیم که من نشناختم خیلی تغییر کرده بود اما خب دورادور اسمامون روهم بود اوه خییلی داستان داره من خلاصه گفتم 

خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوه‌های صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب  اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقال من گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز