سلام عزیران. از دیشب اینقدر عصبانی هستم که نگو...
گفتم از شما راهنمایی بخوام.
من یه پسر ۱۴ ساله دارم. توی خانواده همسرم دیگه پسر تو این سن و سال نیست و تنهاست.
سه تا پسر دیگه هست ۸ و ۹ و ۱۰ ساله.و دختر هم که ماشاالله همه سن داریم.
بین این سه تا پسر یکیشون خیلی پسرم رو اذیت میکنه . همیشه هم میومد خونه ما که با پسرم بازی کنه.
پسرم میگه مامان این بچه هست من دوست ندارم باهاش بازی کنم و .....در ضمن اگر پسر من به حرفش گوش نده بچم رو میزنه.
نزدیک یکساله که پسرم میگه مامان من از این خوشم نمیاد جایی که اینا هستن ما نریم و حتی مهمونی هم به زور میاد .ولی وقتی هم بیاد دیگه به روی خودش نمیاره که ناراحته و با اون بچه به خوبی راه میاد.فقط من میدونم که چقدر از این بچه بدش میاد.
دیشب مهمونی بودیم خونه برادر شوهرم.
پسرم خیلی کمک داد موقع سفره انداختن و با هم رفتیم بشینیم سر سفره.تا که پسر من نشست این بچه ۸ ساله هم از تو اتاق پرید بیرون و اومد پشت سر پسر من و لگد میزد توی کمرش .من که حواسم نبود ولی جاریم گفت سه چهار با محکم زده . پسر منم یه دفعه بلند شد و گفت دیوونه چرا میزنی و یه لگد محکم بهش زد و رفت بیرون.
بعد از همه چیز حالا مادر بچه طلبکاره که بچه تو بزرگتره نمیاس بچه من رو بزنه....
من نتونستم چیزی بگم و از بچم دفاع کنم ولی مادر اون بچه همش داشت به این و اون بدگویی می‌کرد و ....
خیلی از دیشب غصه خورد.
شما جای من بودین چی به پسرتون میگفتین.
طرفداراش بودین یا دعواش میکردین؟
