2777
2789
عنوان

جوجه ازدک زشت بودم

113 بازدید | 20 پست

یادمه از زمان کودکی من و خواهر 3سال از خودم کوچیکترم هرجامیخواستیم‌بریم توجه به خواهرم زیاد بود..چقدر سفیدی جقدر موهات نازه..یادمه یبار خالم اومد با دوربین ازمون عکس بگیره مامانم بمن گفت مامیریم توحیاط تو نیا بیرون و الان که عکسونکاه میکنم پشت درحال که شیشه ای مات قدیمی بود تکیه دادم و از پشت شیشه پیداست که بک آپ عکس هستم و مادرو بابرادرو خواهرم بالباس شیک دارند به دوربین لبخندمیزندد..بزرگترشدم خیلی زیباشدم ولی اینقدر ترد شدم قدم زیاد بلندنشد160شدم درصورتی که خواهرو برادرام خیلی قدیلندن..حس میکنم سوختم و مث ی گل شکوفا نشدم..هرجامیریم خواهرم یادگرفته میگه قدت کوتاست روم نیست کنارت راه برم،مامانم میگه توهمه چیت خوبه فقط خیلی کوچولویی..کمالگراشدم..خواستم نامیروان باشم،شدم حامی خواهریرادرام اما اروم نشدم حس میکنم زیادبودم براشون زیادکردم ولی مامانم بازم ندید..هیچوقت بغلم نمرد بگه ممنون ک اینقدر قوی..خوبه ک دارمت..ولی اگ کوچکترین حرکتی خواهرم برای خودش بزنه به چشم مامانم نیاد..کلی تعریفشومیکنه توفامیل،از کوچکترین نگاه و پچ پچ ناراحت میشم..الان32سالمه مهندس شدم سرکار رفتم..سوهر کردم..اما هرشب یادم میاد..ابانم هنوز بیدارم و فکرمیکنم

قضاوت كردن ممنوع  

مراقب حرفامون باشیم...دختربچه ها هرجور هستند از بچگی عاقلن هیچی یادشون نمیره...اون کودک درونشون تا پیر بشن هم باحرفا و نادیده کرفتنا ترمیم نمیشه

قضاوت كردن ممنوع  

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چی بگم،دیگه تصمیم دارم سکوت کنم

به امید خدا،خانم دکتر آینده هستم  تویی که امضامو خوندی،اگه برام دعا کنی قبول شم،خوشبخت و عاقبت بخیر شم،خدا دل خودمو خانواده مو پر از آرامش کنه،منم از خدا می خوام هیچ وقت رنگ غم نبینی،از خدا می خوام تویی رو که با قلب مهربونت دعام کردیو خوشبخت و عاقبت بخیر کنه،از خدا می خوام سفرت همیشه پر برکت و پر روزی باشه،انشاءالله که تنت همیشه سلامت باشه🤲آمین ای خدای جهانیان

زیاد به این موضوع فکر نکن چون منو خواهرم بچه بودیم دوتا دوست داشتیم هم سن خودمون بی نهایت زیبا بودن همه میگفتن اینا بزرگ شن زیباترین میشن فکر کن هر جا میرفتیم تعریف از اونا بود و ما رو زشت میدونستن 

الان زمان گذشت نمیگم من خیلی زیبام اما خوشگل‌تر از اون دوتام خواهرم که یکی از خوشگلتریناس پس جدی نگیر🤣

یادمه میگفتن این دو تا خواهر صف به صف خواستگار‌دارن بزرگ شن (نه که ازدواج چیز خاصی باشه ها مجردی خیلی هم عالیه)اما این دوتا عشق ازدواج بودن 

بدون حتی یه خواستگار 

خواهرم ولی کلی خواستگار داشت اونا هیچی🤣

چرا عزیزم

چون خانوادم نمی فهمن با من چه کردن و چه می کنن،اصلا درک هیچیو ندارن،مجبورم سکوت کنم چون اگه حرف بزنم فقط الکی خودمو اذیت کردم اونا هیچی نمی فهمن،هیچی

به امید خدا،خانم دکتر آینده هستم  تویی که امضامو خوندی،اگه برام دعا کنی قبول شم،خوشبخت و عاقبت بخیر شم،خدا دل خودمو خانواده مو پر از آرامش کنه،منم از خدا می خوام هیچ وقت رنگ غم نبینی،از خدا می خوام تویی رو که با قلب مهربونت دعام کردیو خوشبخت و عاقبت بخیر کنه،از خدا می خوام سفرت همیشه پر برکت و پر روزی باشه،انشاءالله که تنت همیشه سلامت باشه🤲آمین ای خدای جهانیان
عزیزم ممنونم❤️❤️

عزیزم اکثرمون با خانواده هایی بزرگ شدیم که پر از حسرت وعقده بزرگمون کردن یا کتک خوردیم یا تحقیر شدیم،اما بیخیال گذشته ها گذشته مهم اینه تو یا من این تروماهای کودکی که داشتیم به بچه هامون ندیم،این زنجیره بیشعوریو قطع کنیم...

زیاد به این موضوع فکر نکن چون منو خواهرم بچه بودیم دوتا دوست داشتیم هم سن خودمون بی نهایت زیبا بودن ...

زیاد فکر نکن ب بچگی اتفاقا اونایی که تو بچگی خیلی زیبان ب ندرت بزرگ بشن هم زیبان اینو تو دورو ورم خیلی دیدم 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز