روی قبرم بنویسید به یک خط درشت
حسرت دیدن دلدار مرا آخر کشت؛
بنویسید کسی گریه برایم نکند
چون که خوردم ز همه خنجر آلوده ز پشت...
بنویسید کسی گل نگذارد اینجا
جز گلم هیچ گلی بوی ندارد اینجا
شمع آرید که با سوختنش بر قبرم
خود بسوزد وز دل اشک ببارد اینجا
بنویسید در این قبر کسی رفته بخواب
که شده آرزو هایش همگی نقش بر آب
در پی یار روان بود ولیکن افسوس
یار او بود خیالی فقط از جنس سراب
بنویسید توقف نکند هیچ کسی؛
نشود هیچ کسی مدعی همنفسی..!
زنده بودم به خدا هرچه کشیدم فریاد
نه کسی بود در این شهر نه فریاد رسی
بنویسید فقط روی مزارم ای داد؛
خانه ی غصه شود تابه قیامت آباد