چه کاراشتباهی مادراتون کردن وشماوقتی بزرگ شدین خانم شدین مادرشدین تکرارنکردین یجورایی درس عبرت شده .......مثلاخودم مادرم مهمون میومدمهمترازمابود. یاغذاخوب برای مهمون بود. یاشب نشینی بازاررفتنی خریدکردنی چیزی بودمنونمیبردواین دردبزرگی برای من شدیاهمیشه توخونه ناراحت بود همینکه کسی میومدخنده وحرفهاش برای اونابود.....یایایایاوخیلی یاهای دیگه البته اینم بگم مادرم زن زحمتکشی بودولی بنابه دلایلی طفلی شد اونچیزی که نبایدمیشد....ومن واقعاالان صدخودموگذاشتم واوناروتکرارنکردم ولی بازم ازته دل خوشحال نیستم حالاشمابیاین بگین
مامان من خیلی مهربون بودمن نمیتونم هیچوقت مثل اون واس بچم باشم
کینکه میگفت مامانا هیچوقت نه دسشویی دارن نه ... و و..... و ... بزرگ شدم فهمیدم دروغ میگفت منم به بچه هام نگفتم . ولی اینکه با ما دوست بود خوب بود خیلی خوب بود . ها هر جا عیدی قایم میکردیم پیدا میکرد و برای اینکه ما عصر بخوابیم چادرشو می نداخت رو سرش گرگه اومد بخوابین خدایی مامان خوبی دارن ولی هنوزم پولام بیمه نیست
مادر ماهم خانواده ی خودشو به ما ترجیح میداد.سر ازدواجم خیلی عذابم داد...از درسم حمایت نکرد
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
