نه اونقدر بده که رهاش کنم دلش مهربونه تو موقعی که عصبی نیست کمکم میده برام کادو میخره بهم پول میده تفریح میبرم مظلومه اگه خسته باشم غذا از بیرون میگیره تو مهمونی میگه غذا از بیرون میخرم تا تو تو زحمت نیفتی غذا درست کنی کاری به پولی که بهم میده نداره محدودم نمیکنه تو بیرون و لباسو ارایش
ولی
نه اونقدر خوبه که ازش راضی باشم
مثلا وقتی عصبی باشه فحشو دعوا و تحقیرداره
رابطه ام هم بام نداره خیلی سرده از رابطه بخواد گیر بده اینقدر عیبو بهانه میاره ادمو دیوونه میکنه حتی اگه من سکوت کنم بدترین ادم میشه بی رحم و زورگو و فحاش
نه دلم میاد ولش کنم چون بچمو خیلی دوس دارم خودشم قلبا ادم مهربونیه فقط تمام صفات بدو موقع عصبانیت داره نه دلم میاد باهاش زندگی کنم
