2777
2789
عنوان

چطوری تحملش کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 354 بازدید | 34 پست
از همون اول دوسش نداشتی؟

آره از پانزده سالگی خواستگارم بود ولی علاقه ای بهش نداشتم ولی آخرین بار که اومد خانوادم مخصوصا پدرم خیلی تحت فشارم گذاشت من تو اون سه سالی که هی میومد فرصت داشتم بهش علاقه مند بشم ولی نشدم چرا تن به این ازدواج دادم چرا مقاومت نکردم کاش حداقل مشکلم دوست نداشتن بود گیر بد آدمی افتادم

هرگاه خواستم شکوفه شوم،فصل عوض شد

سعی کن خودت و سرگرم کنی و پیشرفت کنی توی موقعیت خودت‌.باشگاه ،پارک ،کلاس های آموزشی خودت رو حسابی س ...

بخدا تو این هفت سال هی خودمو گول زدم الان انگار دیگه خسته شدم اون هیچ تلاشی نکرد که من دوستش داشته باشم روز به روز بدتر شد و اون حس دوست نداشتن رو تبدیل به تنفر کرد

هرگاه خواستم شکوفه شوم،فصل عوض شد

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

به گذشتش فکر نکن چون تو نبودی خودتو آزار نده یعنی هیچ خوبی نداره اون تو رو دوست داره

ولی دقیقا همون روزایی اون گذشته کثیف رقم میخورد که به خواستگاری من میومد و ادعای عاشقی داشت گذشته وقتی بی اهمیته که تو گذشته بمونه ولی من بعد از ازدواجم گذشتش معلوم شد و خیلی مشکلات پیش اومد

هرگاه خواستم شکوفه شوم،فصل عوض شد

بخدا بریدم خیلی سخته هیچ وقت نمیتونم خانوادمو ببخشم یه بار خودکشی کردم ولی نشد کاش حداقل بچه نداشتم به جان دخترم قسم بعضی وقتا به سرم میزنه خودمو دخترمو باهم بکشم بقران تو غربتم از بس تنهام مدام این افکار به سرم میزنه توروخدا برام دعا کنید

هرگاه خواستم شکوفه شوم،فصل عوض شد

منظورت از گذشته کثیفش چیه چیکار کرده

قبل از من به مدت دوسال با یه زن مطلقه بوده و رابطه جنسی داشته درتمام این مدت بعد ازدواج سروکله اون زنه با شوهر جدیدش پیدا شد و ادعا کردن که بچه ای که داره از شوهر منه شوهرش مدعی شد که زنم وقتی باهاش ازدواج کردم باردار بوده ولی شوهرم و خانوادش میگفتن اونا پی اخاذین اون روزا اینقدر تاریک و سیاه بود برام که با یادآوریش دستام میلرزه حس یه قربانی و فریب خورده ساده رو داشتم که دیگه هیچ راهی نداره

هرگاه خواستم شکوفه شوم،فصل عوض شد

حالا واقعا بچه از شوهرت بوده یا نه

نمیدونم هیشکی دنبال این قضیه رو نگرفت شوهر جدید اون زنه رفت برای بچش شناسنامه به اسم خودش گرفت وعکسشو فرستاد تا درقبالش یه پولی بهش بدن آبروی شوهرمم همه جا برد و عکساشو پخش کرد میگفت زنمو طلاق میدم این بچه مال من نیست ولی شماره ای که سالها پیش مزاحمم میشدن پروفایلشونو چک میکنم زن و شوهر و بچشون همیشه عکس سه نفری میذارن و ظاهرا باهم خوبن ممکنه اون بچه مال شوهرم باشه؟

هرگاه خواستم شکوفه شوم،فصل عوض شد

خوب عزیزم یعنی تو نخواسی ازمایشی چیزی بدن؟

حتی پدرم تو اون روزا نذاشت جدا بشم همش میگفت حرف مردم چی میشه همش میگفت طلاق سخته چون بچه خواهرش بود خیلی حالم بده متنفرم از همشون

هرگاه خواستم شکوفه شوم،فصل عوض شد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792