سلام کاربران گرامی، راستش یه سوالی برای من پیش اومده و دوست دارم که نظرات و جواب یه عده رو درمورد سوالم بدونم، من تازه ثبت نام کردم و مرد هستم میدونم، و این سایت هم محیط زنانه ای داره، اما من واقعا لازم دارم تا نظرات افراد مختلف رو بشنوم و بعدش میرم، خب حالا سوال من اینه؛ من به نظر آدم بد دل و شکاکی هستم و به سختی با کسی صمیمی میشم و بهش نزدیک میشم چون باور دارم که همه ی انسان ها منفعت طلب هستن و از اینکه دیگران رو قربانی منافع خودشون کنن هم هیچ ابایی ندارن، آیا چنین دیدگاهی درسته؟ یا اینکه من بیش از حد دارم به خودم سخت میگیرم؟ اگه این دیدگاه مشکل داره، پس ایرادش از کجاست؟ دوست دارم نظرات افراد مختلف رو بشنوم، گاهی اوقات شنیدن یه نظر جدید از یه شخص جدید می‌تونه کمک کننده تر از مراجعه به یه روان شناس تحصیل کرده ای باشه که آسیب های شخصیتی افراد رو فقط بر مبنای الگو های رفتاری مناسبی که بهش آموزش داده شده ارزیابی میکنه
منم تازگیا اینجور شدم.خوب دنیا باعث دیدگاهای ما میشه.قبلا ساده بودم چوبشم خوردم
اینکه بخوابد محتاط عمل کنید اتفاقا خوبه اما باید بفهمید همه ادمها بد نیستن
مگه خود شما منفعت طلب هستید؟
به خودتون اجازه شناخت بدید با آدم‌ها ارتباط بگیرید
حتی اگه قراره ضربه بخورید مطمئن باشید اون ضربه باعث پیشرفت شما میشه
سعی کنید از دایره امنی که واسه خودتون درس کردین دور بشید
اتفاقا آشنایی با همه جور آدمی قشنگه
بنظر من شما در گذشته خودتون یا اطرافیانتان یه همچین اتفاقی رو تجربه کردین که بار روانی منفی براتون داشته و این باعث شده نگاهتون و باورتون به این مسأله همینطور باشه
هست همچین آدمایی توی جامعه که دنبال منافع خودشونن ولی اون باور شما که در خودآگاه یا ناخودآگاه تون هست دقیقا باعث جذب همچین موردهایی فقط برای شما میشه شاید اون آدم برای بقیه اینطور نباشنه ولی برای شما هست تا آنچه که جزو باورهاتون تایید بشه
نظر شما هم درسته و هم نه … درست چون واقعیته و نه چون اگه بخواهیم اینجور سفت و سخت نگاه کنیم به این موضوع خود شما هم مسلما هر کاری میکنی حتی لطف مجانی ، نفع خودت رو توش سنجیدی حتی تو ضمیر ناخود آگاهت.
مثلا عضویتت تو همین سایت بقول خودت زنونه و مادرانه بزای گرفتن جواب در مورد یه سوال کاملا شخصی و غیر مرتبط به عرف نی نی سایت 😊😊
شما هم از جنس همه ای … با طیف کمی پررنگ تر و یا کم رنگ تر تو زمینه های مختلف شخصیتی 😊
احتمالا شرایطی داشتید یا ضربه ای خوردید که طرز فکرتون این شده ولی شک نداشته باشید افکار ما دنیای ما میشه با این طرز فکر آدمهایی با همین خصوصیت جذب خواهید کرد
بله، البته، احتیاط همیشه شرط عقل بوده و هست، اما اینکه تا این حد باشه می‌تونه بیشتر آسیب رسان باشه تا مانع پیشرفت، بله خود من هم منفعت طلب هستم اما نه در اون حدی که کسی رو قربانی خواسته های خودم کنم، من مثل همه یه انسانم و ذات انسانیت ام هم مثل بقیه.... شاید واقعا بودن این دایره ی امن لازم باشه، چون بعضی از ضربه ها هر چقدر هم که آموزنده باشن میتونن آسیب برگشت ناپذیری وارد کنن، به طوری که راهی برای اصلاح کردن شون وجود نداشته باشه
اگر که فکر میکنید برای شما اون دایره امن خوبه خب چه بحثیه
هرکس یجور زندگی میکنه اما اگر خودتون دنبال تغییر هستید و میخواید خارج شید به ضرر و منفعت نباید نگاه کنید اگر همه بخوان به این فکر کنن هیچ ارتباطی شکل نمیگیره هیچ زندگی هم تشکیل نمیشه
من خودم دوس دارم آدم‌ها رو کشف کنم
اما اگر شما جور دیگه هستید به خودتون مربوطه
زندگی رو سخت نگیرید
خودم که نه، اما هر روزه شاهد منفعت طلبی افراد مختلف تو محیط اطرافم هستم، حالا درجه بندی و مقدارش متفاوته و از شخصی به شخص دیگه هم فرق میکنه، و همیشه هم باعث بدبختی و مشکل شده، من از همون پدر و مادری که گفته میشه محبت شون بی توقع و خالصه هم منفعت طلبی هایی رو دیدم، من مادری رو دیدم که به خاطر تنها نبودن خودش حاضر شد پیشرفت دختر شو خراب کنه
این درست منفعت سنجیدم، ولی تا اونجا که به من مربوطه منفعتی رو خراب نکردم، خواسته های خودم رو در نظر گرفتم ولی خواسته ای رو زیر پا نگذاشتم، این دو خیلی با هم تفاوت دارن، اما خب چون انسان همه رو مثل خودش میبینه این احتمال هم خیلی قویه که دچار اشتباه بشه و به ناگاه دست رو یه انتخاب افراد اشتباهی تویه زندگیش بزاره
ضربه نخوردم اما افراد ضربه خورده ی زیادی رو دیدم و همین باعث شده که در مقابل چنین مسئله ای یه مکانیزم دفاعی شدیدی رو از خودم نشون بدم، اما افکارم روی رفتارم تاثیر نذاشته، با وجود اینکه افکار، اعمال هر کس رو میسازه اما من بین این دو مرزی قائل شدم و فقط دیدگاهم کمی تغییر پیدا کرده، اما این خود من هستم که قراره تعیین کنه آیا این دیدگاه رو یه رفتارم نسبت به بقیه پیاده سازی بشه یا نه، که خب مسلما تا زمانی که خودم چیزی نبینم یا نخوام پیاده سازی نمیشه
من فکر میکنم بودن اون دایره ی امن می‌تونه برای هر کس لازم باشه، اما به اندازه اش، و من میخوام این دایره ی به اصطلاح امن رو به یه حد تعادلی برسونم که ارتباطاتم رو محدود نکنه و دائم من رو بین دوراهی قرار نده، اما یه مسئله ی دیگه ای هم که هست اینه که فکر میکنم اگه از این دایره ی امن خارج بشم سریعا ضربه میخورم و برای همین تبدیل کردن این وضعیت از این حد افراطیش به حد متعادلش برام سخت شده، که همین باعث میشه هیچ وقت تغییری در این زمینه صورت نگیره، مگر اینکه اتفاقی بیفته که خلاف این قضیه بهم ثابت بشه، که از قرار معلوم چنین اتفاقی هنوز برام نیفتاده
این نظر شماست …. چه بسا خانوم ها و حتی همسر هاشون اومدن شما وسط یه مشت زن رو منفعت طلبی و تجاوز به حریم میدونن … بخدا من مشکلی ندارما صرفا یه مثال ساده بود و اینکه میخوام بگم هر کسی تنها بره پیش قاضی مطمئنا ، برنده برمیگرده … و اینکه خوب خودمون باشیم و بدی دیگران رو برای خودشون کنار بذاریم ، همین … زندگی نامرد خیلی کوتاهه … منم البته شعار دادنم خوبه ها … ولی خب بقول خودتون همفکری کنیم بهتره 😊
درسته، ولی خب در اینصورت من به جای اینکه در مورد این چرخه ی (منفعت کردن و ضرر دیدن) صحبت بکنم، قبلش به نقص های دیدگاه اون شخصی که یه همچین نظری رو بده نگاه میکنم، خب اول باید فهمید که اون شخص این کار من رو به عنوان چه چیزی تعبیر میکنه، تجاوز به حریم شخصی؟ تعرض؟ بنا بر چه کاری؟ فقط بنا بر اینکه نظر شما رو خواستم؟ فکر نمیکنی این دیدگاه پیش از اونچه که وارد این چرخه ای بشه که در موردش صحبت کردم اشتباه به نظر برسه؟ نباید هر دیدگاهی رو به عنوان جوابی برای این سوال جایز بدونیم، چه تعرضی اینجا صورت گرفته وقتی که فقط من و شما قبل از اینکه نظرات مون رو صرف نظر از اینکه نوع جنسیت مون چیه درمورد ضعف های شخصیتی خودمون مورد بررسی قرار دادیم؟
