شوهرم خیلی دوست داره ظاهرم مرتب باشه.
مامانم سرطان داره مثلا بیماری خاموش شده بود ولی دو ماهه حالش بده نمیتونه راه بره غذا بخوره افتاده رو تخت،منم دو ماهه اومدم خونشون میمونم چون خونه خودم دوره به اینجا نمیتونم برم بیام.
نوبت ترمیم ناخن و مژه هام نرفتم،اصلاح نرفتم،به پوستم نمیرسم،آرایش نمیکنم میگم وقتی مامانم تو این حاله چه معنی میده به خودم برسم اگه بخوام به خودم برسم حس بیخیالی و عذاب وجدان میکنم،حتی شیو هم نمیکنم چون شوهرم خونه خودمونه هفته ای دو بار در حد ناهار و شام خونه مامانم میبینمش.
میدونم خیلی شلخته و بی ریخت شدم چون قبلا خیلی به خودم میرسیدم،اما الان اصلا دلم نمیاد کاری کنم فقط حموم میرم و دو دست لباس تکراری رو هی میشورم میپوشم.
میدونم افسرده شدم.
حق دارین خداعمر با عزت ب مادرتون بدن عین این روزا رو دیماه با پدرم تجربه کردیم
حق داری واقعا
از خدا میخوام حال مادرتون زودتر خوب سه عزیزم
من تجربه کردم درکت میکنم عزیزم امیدوارم امام حسین شفاعت کنه مادرتون سلامتیش برگرده دل شماهم شاد بشه
شما حق داری
ولی فکر نکنم کسی درکت کنه
با ناخن و مژه اینا ک‌موافق نیستم ولی حموم و شیو و لباسای مرتب رو انجام بده بعد ی فکری هم ب خونت کن شوهرتو تنها نزار اصلا
