از وقتی یادم میاد تو خونه ما جنگ و دعوا بوده الانم مامانم از لحاظ روحی روانی داغون شده یک کلمه نمیتونی بهش بگی.. سر صبح تو حیاط یک ساعت با داد صدامون زده از خواب بیدارکرده گفته بیاین فرش بشورین منم بهش گفتم چرا داد میزنین خب کل کوچه خبردار شدن.. ایشونم دیگه مگه گذاشت کاری بکنیم.. آنقدر همین حرفو بزرگش کرد خودزنی و جیغو و گریه.. که بابام همش سرکوفت میزنه میگه همه اینا تقصیر توعه ما بیست سال درحال دعوا بودیم الانم که میبینی مامانت اینجوریه اگه ی سیلی هم بزنه نباید سرتو بیاری بالا و.. آخه این چه وضع زندگیه منم ادمم خب شما که میبینی نمیتونی زندگی کنی طلاق بگیر که تهش روانی نشی بچه هاتم زجرکش کنی😭
[QUOTE=346938732]تهش که چی آدم مگه چقدر صبر و تحمل که کلاازم انتظاردارن عین کوزت کارکنم وپول جمع کنم آخرش مرگ تدریجیه .....خیلی بده ...دیروزرفتم برای دخترم ماسک زدم کل اتاقش مرتب کردم....برمیگرده میگه باباکارخوبی میکنه عین سگ محلت نمیده
میفهمم ولی بازم منطقی نیستکی حاضره تحقیر و تو سری خوردن و جنگ و دعوا و خیانت ومشکل روانی تحمل کنه که ...
کسی که برا حرف مردم زندگی میکنه
آی نگام کرد.روم حساسه.مخاطبش منم.گفته بعدا میگیرمت الان موقعیت جور نیس.گفته خانوادم فعلا ندونن بهتره.بلاک کرد باز انبلاک کرد.ایناهیچکدوم نمیگیرنت جون مادرت فقط مشقاتو بنویس وبخواب...داف زیر سن قانونی😚🥰