دیشب بار چارم پنجم بود ک این بحث پیش اومد منم دست ب پولش نزدم کارتشم برنداشتم قلکمو شکوندم پول برداشتم ازش الان جلوی دید هم گذاشتم از سرکار اومد ببینه صدرصد ازم توضیح میخاد دیگه قصدم اینه امروز میخمو بکوبم خیلی جدی برخورد کنم بفهمه واقعن ناراحت میشم الکی نیست صحبتام
مدونی من ی اخلاق بدی دارم تو اوج دعواهم ب همسرم نگاه کنم جر میخورم از خنده هیچوقت بلد نیسم جدی باشم باهاش بعد چند بار هی نشستم براش برنامه ریختم این کارو کن اون کارو کن ب منم اینقد بده اونم هی شوخی میکنه وسطاش منم‌میخندم دیگه تا میخندم انگار میگیره ب شوخی و میگذره از حرفم، ولی دیشب اینقد ناراحت شدم ک پشتمو کردم گریه کردم خابیدم متوجه شده بود دارم اشک میریزم صبح پول‌و کارت گذاشته بود منم دست نزدم عمدن قلگمو شکوندم گذاشتم رو اوپن از سرکار بیاد ببینه سرصحبت بازشه این سری بهش بفهمونم واقعن اذیتم
اره حس بدی داره پیام میزه براش ی سری با کارت خودش رفتم خرید اون روز کلی خرید خونه کردم بعد اومد مطمعنم منظور خاصی نداره ها فقط میخاد حساب کتاب پولاشو بدونه هی میپرسید اینو چی خریدی داشتم دیوونه میشدم من تو عمرم ب هیچکس جواب پس نداده بودم بابت پول
وای 😂😂😂 خب این دفه نگاه نکن به صورتش یا اگه شوخی کرد بین حرفات بگو دارم جدی حرف میزنم خندتو کنترل کن نخندی😁
ببین بازم قهر و گریه و ناراحتیت مهم بوده براش که کارتشو گذاشته بگو نیاز به کارتش نداری فقط ی مقدار مشخصی هر ماه به کارتت بزنه
همین جدی بودنتو حفظ کن باهاش حرف برن ایشالا که دیگه دفه آخره و به حرفت گوش میده
وای واقعا رو مخمه منم،کلا محردی خرید میکردم هرچی که دلم میخواست اصلا نمیپرسیدن ازم چیزی،مامانمم میدونه که رو این موضوع حساسم،یه بار پرسید فلان چیز چند شده کارتو بهش دادم گفت میخواستم قیمتشو بدونم ولی ناراحت شدم،الانم همینجوریم دوس ندارم ازم حساب بپرسه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
