بارها پستهای اینستاگرامی روانشناسی ک‌میگن ب خانومتون پول بدین براش فرستادم بارهاگفتم پول نمیدی بهم ازت دلم میشکنه دلخور میشم ناخاسته ازت بدم میاد ولی روش تاثیری نذاشته ولی خب هرچی میخام میخره خودش برام چون اهل بیرون رفتنم نیستم میگه من ک خودم خریدتو انجام میدم تو خونه بشینی پول‌تو حساب مخای چیکار
خب بهش گفتی داده اولا چون تک قبلا شاغل بودی مستقل بودی برات یجوری میاد و شوهرت عادت نکرده متاسفانه هر جوری عادتش بدی اونجوری هست اگه نمیخوای کار کنی به فکر غرورت هم نباش یا باید کار کنی یا غرورتو بشکنی ازش بخوای من مخالف اینم باید هر دوتا واسه زندگی مشترک تلاش کنن ماهم زمین خریدیم دوماه شوهرم یه گرون واسم نداد هیچ پول هامو هم گرفته
بببین خرجی ندارما ولی پول نداشته باشم دیوونه میشم مث‌معتادا انگار مواد ندارن استرسی میشم، دلم نمیخاد این کارو کنم دوس دارم با دست خودش بدون این ک بگم ماهانه بیاد بگه پول زدم برات هرچی میخای بخر خودت
به منم همینو میگفت،البته من چون قبل ازدواج یه اخلاقی داشتم که از خانوادم اصلا درخواست پول نمیکردم بخاطر همین مامانم کارتشو داده بود دستم میگفت بیرون میرم یه وقت چیزی ممکنه بخواد من بگیرم،منم دیگه به خرج کردن عادت کرده بودم،دیگه بعد از ازدواجم مامانم به شوهرم گفت من هیچ محدودیتی نداشتم گفته بود هرماه به حسابم یه مبلغ بریزه،شوهرم گفته بود چشم😄بعد از ازدواج دیدم خودش گفت من هرچی بخوای میخرم برات لازمه که پول بهت بدم چون مامانت اینجوری گفته بهم،گفتم من همینکه پول تو حساب خودم باشه حسم بهتره ممکنه اصلا خرجم نکنم ولی امنیت فکری بیشتری دارم
ببین این تو ذاتم نهادیه شده بود از ۱۷ سالگی کار کردم پدرمادرم خرجی نمیدادن من جهاز و همه چیمو خودم ب تنهایی یک تنه بدون ی ریال وام خریدم دیگه اصلا عادت نداشتم ب کسی بگم حتا قرضی ب من بده یاد گرفته بودم ک خودم پشت خودم باشم دیگه بعد ازدواجم این رفتار با من موند اوایل حودش بدون این ک بگم ی مبلغ کمی میزد برام منم تشکر میکردم ولی هیچوقت خودم ازش نمیخاستم ک‌بده بهم ب مرور قسط و قرضا زیاد شد خرجی خونه با من شد خرجای بزرگ و قسطا با همسرم تقسیم وظایف شد دیگه کم کم اون مبلغ کمو هم نزد برام ولی‌منم شکایتی نمیگردم تا ک استعفا دادم بی پول‌شدم الان دارم میفهمم باید ازش پول میگرفتم
دقیقااااااااااامثل من
ما قسط و بدهی زیاد داریم تا حقوقش واریز میشه اول قسطا و‌چکا رو واریز میکنه بعدم سوپری سرکوچه رو تسویه میکنه دراخرم اگه چیزی موند برای خرجی و خرید حونه منم میبینم اینقد دقیقه هیچی نمیگم یا دست نمیزنم ب کارتش دلم میخاد همونجا ک نشسته حساب کتاب میکنه ی مبلغیم برا من در نظر بگیره شاید اصلا من پس انداز کردم براش بعد ب خودش کمک کردم چون اصلا بیرون نمیرم ک خرج کنم
اگر چند بار باهاش صحبت کردی و نتیجه نداشته خب عزیزم پول نقدی که بهت میده رو ببر بانک بزار تو کارتت خودت اینجوری پس انداز هم میشه
من برعکس خانوادم خرجی نمیدادن از ۱۷ سالگی کار کردم صفر تا صد جهازمم خودم خریدم حتا خریدای عقد همسرمم خودم خریدم همیشه رو پای خودم بودم حتا قرضی هم از کسی نتونسم بگیرم واس همین عنوان کردنش برام مثل مرگه همیشه عادت داشتم خودم برای خاسته های خودم بپوام تلاش کنم رو کسی حساب نکنم
همین دیشب فقط نقدی داد همیشه نمیده ک کلا هرموقع بگم‌پول باید ی دلیل موجهی داشته باشم تا پول بده یا کارتشو بده ولی من دلم میخاد ی مبلغی بریزه کارتم ک اختیارش یا خودم باشه خرجش‌کنم پس انداز کنم یا اصلا اتیشش بزنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
44 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
