من و دوستم از سه شنبه قهریم اون گفت چرا شام غریبان رفتی اونجا و به مننگفتی . منم دلیلش رو بهش گفتم ولی باز قهر کرد منم عصبی شدم و کلا شمارم رو عوض کردم
ولی دلم واسش خیلی تنگ میشه چون وابستشم از طرفی نمیدونم اونم اینقدر منو دوست داره یا نه؟ هر وقت قهر میکردیم من پیش قدم میشدم اون نه چونکه خیلی کینه ای و مغروره به نظرتون حالا من چه کنم؟
فراموش کردنش یه کار سختیه...و اگر اینکارو بکنم احساس نامردی میکنم🥲خاطره هم زیاد داریم باهمم