اول خواب مارسیاهی رو دیدم نه نیش میزد نه کاری داشت فقط بود من ازش میترسیدم میدیدم هرچی آب میریزن نمیره چشمای درشت و قشنگی داشت دیدم کنار رختخوابمه هر جامیرفتم بودمثل مار کبرا وایمستاد هم چاق بود هم قدش کوتاه بود بعد رفت قایم شد بعدم خواب دیدم موهامو رنگ کزدم ولی فقط کف سرم بودقرار بود طلایی بشه ولی فقط قهوه ای شد رفتم شستم یه ذره روشن ضده بود
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اسم کاربریم! من نمیدونستم نمیشه عوض کرد وختی نوشتم حالم اصلا خوب نبود . خلاصه شد دیگه .حالا ک شده و نمیشه تغیرش داد برای پدرمادرم فاتحه بخون خداخیرت بده💚
چرا ازش میترسیدم ؟چشماش خیلی جلب توجه میکرد بهش نگاه میکردم اونم نگاه میکردهمش وایستاده بود و نگاهم ...
من بطور کلی میگم یعنی مار میشه مال شاید یه پولی از یجایی بهتون برسه
خب مار خودش وجودش ترسناکه دیگه هر زمان ادم ببینه میترسه ازش چه تو خاب چه بیداری حالا تعبیر خاب مار توی هر خابی فرق میکنه که اونو ما نمیدونیم اطلاعی نداریم باید پیش کسی بپرسی که واقعا بدونه تعبیر خابت چیه گلم