2777
2789
عنوان

حس ترد شدن از سمت خانواده رو دارم

230 بازدید | 19 پست

بچه ها من نه همدردی میخام نه دلسوزی 

اگه راهکار دارین یا تجربه شخصی بهم بگین . 

من پنج ماهه عقدم تقریبا. ازدواجمم ی چیزی بین سنتی و مدرن بود . با همسرم تو دانشگاه اشنا شدیم و همون اول ازم خواست به مادرم بگم. چون شرایطش یکم خاص بود . گفتم به مادرم و استقبال کرد و گفت خیلی خوبه بگو بیان خونه . خودم بخاطر شرایطش یکم دو دل بودم . ولی برخورد مادرم خیلی دلمو قرص کرد . شماره مادرمو دادم برای هماهنگیا. خلاصه اومدن و قرار شد شیش ماه نامزد باشیم فقط خانواده ها بدونن . تو این زمان برای خواهر بزرگترم یه خاستگار پیدا شد و خواهرم مراسم عقد و عروسی رو با هم گرفت . ولی با ما زندگی میکنه چون شوهرش از ما دوره . همسر خواهرم تحصیلات ابتدایی داره و شغلشم پیش خدمت رستورانه ولی خواهرم کارشناسی ارشد داره . همسر منم پزشکه و خودمم ارشد تو همین حیطه ها دارم دفاع میکنم . 

الان مشکل من اینه که خیلی فرق میذارم بین ما . خیلی همسرامون مقایسه میشن . اوایل بخاطر خواهرم خودم گارد میگرفتم نمیذاشتم کسی مقایسه کنه . دامادمونم پسر خوبیه . ولی انقد زیاد شد این رفتارا که عمیقا اختلاف افتاده بین ما . خانواده همش میگن من حواسم ب خواهرم باشه با اینکه کوچیکترم . من چند ماهه منت میکشم . اون حرف نمیزنه من یه طرفه محبت میکنم .... 

منم دیگه حوصلم نکشید دیدم همش من دارم تحقیر میشم همسر منه که با اینکه راهش دوره و فقط دو ماه اینجا بود گفتن دیگه نیاد خونمون بخاطر خواهرم که مدام گریه میکرد . میگفت من اولی بودم پدر مادر تجربه نداشتن برای تو تجربه دار شدن در حق من ظلم شده و ... 

هزاران داستان وحشتناک دیگه تو رفتو امدا پیش اومد . با اینکه شوهر خودشم میاد خونه ما میمونه . من حق اعتراض ندارم . چون ناراحت میشه . باید صبوری کنم . من تو دارم . اون نیست . 

من از این وضع خسته ام . بچه ها چیکار کنم که تموم بشه این اوضاع اشفته ؟

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

شوهرش ادم خوبیه . من یه ماه بعد از عروسیشون عقد کردم. و اختلافات شروع شد.

از نظرتحصیلات منظورمه، بعدا برا خواهرت این اختلاف تحصیلی مشکل ساز میشه به شدت، چون دایم شوهرش با شوهر شما مقایسه میشه

شوهرش ادم خوبیه . من یه ماه بعد از عروسیشون عقد کردم. و اختلافات شروع شد.

خواهرت بشدت حسوده مواظب زندگیت باش

بیشتر کارایی که زندگی آدماروبهم میریزه ازحسادتای زنانه شروع میشه

خواهرت اصلاحتی حفظ ظاهرم نمیکنه

من بودم قاطی میکردم همه رو به سیخ میکشیدم🤨

ماشالله شماآرومی

من برای عقد و عروسیشون چون همزمان بود خیلی دویدم خیلی اذیت شدم . ولی همه سعیمو کردم با محدودیت ها بهترینا رو انتخاب کنم چون خودش زیاد ازدواجی نبود ب جزییات دقت نمیکرد . ولی تو عقد من قهر بود . چند بار خودمو همسرم رفتیم ازش خواستیم بیاد تو مراسم . خانواده خیلی اصرار کردن . همسرم اومد دنبالش ببرتش ارایشگاه نرفت ....

خواهرت و شوهرش هم کفو و هم اندازه هم نیستن 

برا همین باعث شده الان اون به تو حسادت کنه

کار خاصی هم نمیتونی بکنی هرچقدم مراعاتشو کنی فایده نداره تو نباشی شوهر یکی دیگه رو با مال خودش مقایسه میکنه

الان دیگه همه ادما تحصیلات دانشگاهی دارن و فرهنگ جوریه که به یه ادمی که تحصیلاتش ابتدایی هست به چشم خوبی نگاه نمیکنن

توهین به خواهرت نکن ولی سعی کن زودتر بری سر خونه زندگی خودت و ازش فاصله بگیری و از زندگیت و خوشیایی که بین تو و همسرت میگذره اصلا نزار چیزی ببینه یا بفهمه چون ممکنه حسادتش به حدی برسه که خدایی نکرده زندگیتونو بهم بریزه

الان واقعا کلافه ام . دلم میخاد این رابطه خواهرانه سنگین نباشه . چند ماهه حرف نزده . برا تولدش گل گرفتم . برا روز زن براش کادو گرفتم ... ولی تولدمو حتی یه پیامک تبریکم نداد بهم . 

واقعیتش دلم شکسته . میخام یه همفکری بشه ببینم چیکار کنم .


خواهرت و شوهرش هم کفو و هم اندازه هم نیستن برا همین باعث شده الان اون به تو حسادت کنهکار خاصی هم نمی ...

متاسفانه  هر دومون در اینده تو دو تا کشور جدا زندگی میکنیم . و این اخرین روزهای قشنگمونه که اینجوری طی میشه. خانواده دارن اذیت میشن از این رفتارا

متاسفانه هر دومون در اینده تو دو تا کشور جدا زندگی میکنیم . و این اخرین روزهای قشنگمونه که اینجوری ...

خانواده هم وقتی که فاصله بگیرید و این بحثا تموم شه اروم میگیرن

نگران نباش . این خیلی خوبه که با این شرایطی که میگی پیش اومده نزدیک هم نخواهید بود مطمئن باش اتیش این حسادت زندگیتو خراب میکرد خداروشکر کن بازم

خانواده هم وقتی که فاصله بگیرید و این بحثا تموم شه اروم میگیرننگران نباش . این خیلی خوبه که با این ش ...


با شناختی که دارم میترسم نخاد دیگه رفتو امدی باشه به بهانه مسیر . و دیگه خواهرم نباشه 😢

با شناختی که دارم میترسم نخاد دیگه رفتو امدی باشه به بهانه مسیر . و دیگه خواهرم نباشه 😢

عزیزم وقتی یکی نمیخواد کنارت باشه چه اصراری داری به زور خودتو بهش نزدیک کنی؟؟

انتخاب اشتباه خواهرت باعث این موضوعه البته خانوادتم مقصرن که دقت لازم رو تو ازدواج خواهرت نداشتن یه ادم با تحصیلات ابتدایی هیچ جوره اندازه یه ادمی که ارشد داره نیست. زن و شوهر باید هم اندازه هم باشن . باور کن اگه تو هم شوهرت دکتر نبود بازم خواهرت بعده ها به یکی دیگه حسودیش میشد و از ازدواجش ناراحت بود

این وسط گناه تو چیه؟چرا خودتو عذاب میدی؟ تو هرچقد خودتو به اون تحمیل کنی اون بیشتر برات ناز میکنه و خودشو میگیره و فکر میکنه حق داره . تو که کاری نکردی که دائم بری منت کشی

یکم برا خودت ارزش بزار مقصر نیستی که شوهر کردی که اون خودش مقصره با انتخاب نسنجیدش. خانوادت بهش بگن اگه شوهرشو نمیخواد جدا بشه خب اگرم میخواد انقد ادا درنیاره . اینکه نشد که تو هی بزاری اون سوارت بشه و ازارت بده 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792