ارث پدریم تقسیم کردیم سهم منو دادن و خونه رو ورداشتن من تنها زندگی می کنم خونه م نزدیک ایناس هردفعه می بینم اونجا هستن دلم پر میکشه ولی قطع رابطه هستیم ایکاش خونه رو ب غریبه میفروختن یا کلن خراب میشد فرومیریخت راحت میشدم . . خودمم خونه م گذاشتم برای فروش که ازین محل دور شم نبینم
خو ت هم برو پیششون
دلیل این حس نفرت و خودخواهی چیه عزیزم
داداشت دیگه خواسته خونه پدری و قدیمی بپا باشه .
میفهممت
اشغاا نیست وه. هر کی سهم خودشو برداشته، سهم شما رو دادن. الآن تو ارث مربوط به خودشون نشستن.
شما باید چشمتو از اونجا برداری
شما سهم خودت رو گرفتی دیگه نباید آنقدر حس منفی داشته باشی
دنیا همین بوده و هست عزیزم
بهتره شما هم به اون خونه هم وابستگی نداشته باشی چون بعد اونا هم سهم دیگران میشه
یادمه یکی از نزدیکانم میگفت بعد فوت پدرم زن برادرم سر ارث و میراث روزگار همه رو سیاه کرد حتی یخچال برد و گذاشت چند روز اب گرم از شیر بخوره مادرم ، چند روز !!
ولی بعدش که همه چی اونی شد که میخواست ی شبه سکته کرد جوونی فوت شد و همه اینا برای زن بعدی شد!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
