بعد ها هم که وارد رابطه شدیم مشکل خاصی نبود فقط همون بالا پایین های عادی که همه دارن فقط یه چیزی که دوست نداشتم از همون اول رابطه که هنوز جدی نبود به مادرش گفته بود از رابطمون دیگه بعدها منم به مادرم اینا گفتم و تماسهای مادرها با هم بود و .
تا وقتی تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم گفت من هر کاری بخوای میکنم ولی فقط جشن عروسی نگیریم بهانه ش هم این بود من از جشن زن اولم خاطره بد دارم منم قبول کردم فقط یه جشن عقد کوچیک داشته باشیم بدون تالار و مراسم من فقط ازش حق طلاق خواستم و مهریه اصلا برام مهم نبود حتی حرفشم نزدیم تا روز عقد
خودشم با شرطم اوکی بود دو روز قبل نامزدی مادرش وقتی فهمید شرط حق طلاق میخوام قیامت به پا کرد که من پسرم خلافکاره یا چی من رضایت نمیدم و بهم خورد خیلی شرایط بدی بود چون یه جا کار میکردیم و دوستای همکارمون کمابیش در جریان بودن
یه چند ماهی گذشت تا خودش سر حرف و باز کرد گفت ما که خودمون مشکل نداشتیم فقط سر حرف مادرم بهم خورد منم نمیتونم رو حرف مادرم حرف بزنم
اینم بگم ایشون خونه شو در همین زمان پیش خرید کرد و بعد که رابطمون مجدد اوکی شد اکثر مواقع واسه پرداخت چکهای خونه یه مبلغی از من میگرفت که بعدا بهم پس داد *
رفتارش هم با من بیش از حد خوب بود جوری قربون صدقه میرفت جلوی همه و حتی خم میشد بند کفش منو می بست که همه تعجب میکردن. هیچ وقتم ازم رابطه و اینا نخواست که من میذاشتم به حساب اینکه پسر خوبیه و چون من از اول خط قرمزم رابطه ج نسی بعد ازدواج بود داره رعایت میکنه
کم کمشروع کرد که عقد کنیم بدون حضور خانواده ش و گفت حق طلاق و هر شروطی بذاری قبوله فقط مادر من ندونه فقط خانواده تو بدونن من قبول نمیکردم خانوادم که اصلا قبول نکردن تا بالاخره روزی رسید که از طرف شرکت منتقلش کردن یه جای دور از تهران و دیگه خواهش کرد فوری عقد کنیم و بعدا مراسم عقد بگیریم و گفت من خودم مادرمو اوکی میکنم میگم فوری عقد کردیم که منو همراهش ببره خلاصه من با بدبختی خانوادمو راضی کردم ولی ته دلم فقط خوشحال بودم که متوجه دخالت مادرش شده و مستقل عمل میکنه منم جلوی خانوادم ایستادم و راضیشون کردم عقد فوری کردیم و اون رفت محل ماموریتش منم هفته بعد رفتم مهریه هم اصلا من اصرار به چیزی نداشتم خودش سر عقد یه تعداد سکه گفت که زیادم نبود .
تو شهر جدید سه ماه از طرف شرکت بهش هتل دادن چون متاهل هم شده بود مبلغی بابت اجاره خونه بعد ۳ ماه میدادن که مبلغ قابل ملاحظه ای هم بود