2777
2789
عنوان

فهمیدیم زن داره😭😭😭😭😭

| مشاهده متن کامل بحث + 7218 بازدید | 108 پست

خلاصه سرتون رو درد نیارم ، دختر عمه ی من برمیگرده سرکار ، این آقا هم دیگه باهاش کاری نداشته و اینا سرشون تو کار خودشون بوده ، چند روز بعدش دختر عمه ام میبینه آقا بهش زنگ زده ، برمیداره مرده میگه میخواستم ببینم مشکلی داری یا نه ، دختر عمه ی منم پشماش ریخته بوده میگه نه مرسی همه چیز خوبه یارو هم سریع قطع می‌کنه

از اون به بعد دیگه داستان ما شروع میشه 


الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حدس می‌زنم همه چی با ی پیام بازی شروع میشه و تهش درمیاد یارو زن داشته

دختر عمه شمام نباید ب خودش اجازه می‌داد ب مرد غریبه و مخصوصا ب همکارش پیام بده

سر کار ی عذرخواهی ساده میکرد و درست ب کارش ادامه می‌داد   از این دخترایی ک میرند سر کار و جنبه همکار شدن با مرد رو ندارن خیلی بدم میاد جوگیر دم تکون بده و آویزون 

خدا رو شکر دختر با کلاس و متین زیاد داریم

آقا چند وقت یه بار زنگ میزد در حد سی ثانیه سلام خوبی و همین ، واقعا بیشتر از سی ثانیه نمیشد ، مرد خوش قیافه خوش تیپ با جذبه ، دختر عمه ی من از خداشم بود که با این دوست بشه دیگه ، خلاصه بعد چند وقت آقا زنگ میزنم میگه می‌خوام ببینمت ، روز جمعه بود دختر عمه ام اومد خونه ی ما به پدر مادرش گفته بود میرم با دوستام بیرون ، حسابی اینجا آرایش کرد و به خودش رسید و رفت که بره ببینه آقا چیکار داره

آقا بهش میگه من محیط اونجا رو برای دختری مثل تو مناسب نمی‌دیدم تو شر و شوری ولی اونجا پر مرد کرموعه اصلا مناسب تو نیست و این حرفا ، دختر عمه ی منم سرخ و سفید میشه هیچی نمیگه ، آقا میگه اگر میخوای بازم بیای سرکار خودم می‌برمت خودم میارمت ، دختر عمه ی خر ما هم از خدا خواسته میگه باشه ، دیگه از اونجا دوستشون شروع شد

آقا بهش میگه من محیط اونجا رو برای دختری مثل تو مناسب نمی‌دیدم تو شر و شوری ولی اونجا پر مرد کرموعه ...


عجب دختر خری واقعا چقدر هول یعنی این خانوم ی ذره عزت نفس نداشته ؟شعورش نمی‌رسید ک نباید زود قبول کنه؟حتی اگ میدونست مرتیکه مجردِ

آقا اینا دوست شدن مرده اصلا از این رو به این رو شد. مهربوننن با محبتتت با ملاحظهههه اصلا اوف یه چیز میگم یه چیز می‌شنوید ، کادو و خرج و گردش و هیچی کم نمیذاشت ، بعدم بهش گفت مائده من می‌خوام بیام خواستگاریت ولی تا وقتی اونجا کار میکنی نمیتونم غیرتم قبول نمیکنه زنم اونجا کار کنه (حالا انگار کاباره بوده) بیا از اون شرکت بیرون منم با پدرت صحبت کنم ، اینجا والا من و همه ی دوستاش گفتیم نه مگه خری اونجا اگر بده خودشم بیاد بیرون ولی گوش نکرد و استعفا داد


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز