امروز یه اتفاق عجیبی برای من افتاد یکی الکی به پدرم پیام داد که من تصادف کردم و حالم بده و بیاد دنبالم درصورتی که من سرجلسه کنکور بودم. وقتی بابام با نگرانی اومد و کنکور تموم شده بود من بهش گفتم اون شخص من نبودم و از دوستای منم نبودن و من واقعا کنکور داشتم ولی اون باور نکرد و گفت تو رفته بودی دور دور حتی به یکی از دوستات زنگ زدیم و اون تایید کرد( اون چون با زنگ مامانم از خواب بیدار شده بود نفهمید چی به چیه هی مکث میکرد) ایناهم فک کردن تایید کرده. هرچی گفتم من داشتم کنکور میدادم و جایی نبودم که تصادف کنم. بابام خیلی ادم خوبیه هرچی بگی میگه باشه عزیزم درست میگی ولی با چشماش و حرفاش بهم فهموند چه فکری دربارم کرده. کل تایم برگشت به خونه رو داشت داستان تعریف میکرد که هیچوقت ماه پشت ابر نمیمونه. دروغگو همیشه ذهنش درگیره. دروغگو اگر دروغ سنج بهش وصل کنی بخاطر استرسش لو میره. لطفا دعا کنید باور کنن🙂
حالا که اینو دیدی یه صلوات برای سلامتی من و مامان بابام بفرست❤😗 این بوس تقدیم بهت💋
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.