من با جاریم از قدیم دوست بودم سر یه مسایلی حرفو حدیثی ک پیش آورد خبر چینی کرد پشتم حرف زد رابطمو خیلی کم کردم ینی اصلا نه میرفتم نه زنگی میزدم بهش اما اون ول کنم نیس هی میخاد رفتو آمد داشته باشه هر روز چند بار زنگم میزنه پیام میده من اصلا جواب نمیدم ینی ده بار زنگ میزنه تا جواب بدم میاد خونم ب شدت سگ محلش میکنم ولی از رو نمیره گاهی هم تیکه بارم میکنه هی میخاد خودشو نزدیک کنه بهش گفتم من از آدمای سمی حسود فاصله میگیرم نمیخامم بیان خونم رقبتی ب رفتو آمد با همجین آدمایی ندارم اصلا ب خودش نگرفت مجالسی مهمونی چیزی میشه بدو بدو میاد کنارم بهم میچسبه نمیدونم چحوری دکش کنم انقد بهش بی محلی میکنم نمیدونم چجور باز میاد و زنگم میزنه عین کنه میچسبه ب آدم
یبار ک زنگ زد حقیقتو بگو
واقعا کنه اس 😐
برنامه داره واست.. ب موقش فیتیله پیچت میکنه🙏🙏
اهمیت نده بش
زن داداشم اینطوریه واقعا دارم عذاب میکشم فقط میخام ولم کنه هرچی بیشتر بهش محل نمیدارم بدتر میچسبه
داره جای نیش پیدا میکنه که یهو نیش بزنه.
شماره تو عوض کن
یا میخواد ازت آتویی چیزی دوباره بگیره یا دنبال حرف بردن آوردنه
جوابش نده هرچقدر میتونی مامانم از این جاریا داشت بالاخره ولی از رو رفت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
