اتل متل یه مورچه قدم میزد تو کوچه
اومد یه کفش ولگرد پای اونو لگد کرد 
اتل متل یه مورچه قدم میزد تو کوچه
اومد یه کفش ولگرد پای اونو لگد کرد
پاییییی اونو لگد کرد 
مورچه ی پا شکسته  راه نمیره نشسته
پاشو با برگی نشسته لنگون زنون و خسته
نمیتونه کار کنه دونه هارو بار کنه تو لونه انبار کنه
بچهاشو شاد کنه
موررررچه جونم تو ماهیییی عیببب ندارع سیاهی
مانند شیر شاهی خووووب بشه پاتتتت الهی 
خووووب بشه پاتتتت الهیییی
خووووب بشه پات الهیییی
