من یکساله مسافرت نرفتم،اهل مهمونی رفتن و مهمونی دادم نیستم.حسابی حوصلم سررفته.چند مدت پیش قبل از قهر با مادرشوهرم،خونه جاری خاله شوهرم رفتیم چون میخاست مکه بره،حالا ما رو دعوت کردن،ب هیچ وجهههه نمیخام مادرشوهرم ببینم ازش متنفرم،از خاله شوهرم هم ک جاریش از مکه میاد هم ی کم دلخورم...الان کارت دعوت فرستادن مراسم دارن باشام و شیرینی...از ی طرف میگم کاش مادرشوهرم نمیرفت من راحت میرفتم،از ی طرف خب من نمیتونم بریم تالار بعد نخام مادرشوهر و فامیل شوهر ببینم ضایع هس...اخه ما هیچ فامیل نیستیم ک ی اشنا ببینم برم پیش اون بشینم... ب شوهرم هم گفتم نمیام ،شما جای من بودین چیکار میکرذین؟
خوب راحت نیستی نرو
چه عجیب شوهرتم نمیاد مسافرت ؟!اهل سفر نیست!!
جاری خاله شوهر که نسبت دور میشه...اونقدی مهم نیست نرو
بخاطر شوهرت برو
برو و آشتی کن.
کینه وقهر خودتو ازبین میبره.
حالا همچین مهمونی نیست که بهت خوش بگذره. واسه چی میخوای بری. یه برنامه خودتون با شوهرت بچینید.
منم هیچ جا نمیرم
هر وقت رفتم بعد شوهرم یا اخم کرد و یا بیمحلی می‌کنه
فقط طرف خودش که می‌خوام برم خوبه .
دیگه تصمیم گرفتم هیچ جا نرم از اول هفته تا آخر هفته خونه هستم بد جور افسردگی گرفتم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
