من یکساله مسافرت نرفتم،اهل مهمونی رفتن و مهمونی دادم نیستم.حسابی حوصلم سررفته.چند مدت پیش قبل از قهر با مادرشوهرم،خونه جاری خاله شوهرم رفتیم چون میخاست مکه بره،حالا ما رو دعوت کردن،ب هیچ وجهههه نمیخام مادرشوهرم ببینم ازش متنفرم،از خاله شوهرم هم ک جاریش از مکه میاد هم ی کم دلخورم...الان کارت دعوت فرستادن مراسم دارن باشام و شیرینی...از ی طرف میگم کاش مادرشوهرم نمیرفت من راحت میرفتم،از ی طرف خب من نمیتونم بریم تالار بعد نخام مادرشوهر و فامیل شوهر ببینم ضایع هس...اخه ما هیچ فامیل نیستیم ک ی اشنا ببینم برم پیش اون بشینم... ب شوهرم هم گفتم نمیام ،شما جای من بودین چیکار میکرذین؟