دو سال پیش برادرم رو بخاطر سرطان از دست دادم
دلم براش تنگ شده ، اگه به گذشته میرفتم تمام علت هایی که ممکنه باعث مریضی داداشم شدن جلوشونو میگرفتم ، مثلا به پدرمادرم میگفتم خواب دیدم وقتی دعوا و شیون راه انداختین داداشم ترسید و سرطان گرفت ، یه نشونه هایی هم میدادم که بهم باور کنن ، یا تو نوجوانی با برادرم دعوا نمیکردم ، بهش نمیگفتم انشالا بمیری😭😭
خدایا غلط کردم ، خیلی چیزای دیگه رو جلوشون رو میگرفتم نمیزاشتم واسه چیزی ناراحت بشه ، پیشش میبودم