مثل اینکه شوه عمم پرش کرده پاشدم با عمم اومدن خونم بعد هیچی نه سلام ن علیکی شوهر عمم اخرشم سرش عین چی انداخت پایین و رفت
آخه من به گوشی بابام اس ام اس دادم اس ام اس ها درمورد زن بابام بود هرچی از ذهنم دراومد بعد زن بابای عفریتم گوشی بابامدیده احتمالا ب اونا گفته اینم اینجور یه با من