دلی که پرشده از این شهر شدی یه جونی که زندیگشو میکنه سر روی تخت بدون حرف دیگه ندارن حوصله سیاه بازی بحث سروش میکنه روبه سقف قلمشو بدست میگیره دو خودشو اروزهاس خط. خط صد خط فقر خط جونی که داده رد از یجا به بعد فقط مغزشو میتونه اروم کنه رپ به گشنگی درد کامل نشده ولی تا اینجا اینجوری سد