2777
2789
عنوان

تجاوز

8041 بازدید | 115 پست

من حدودا وقتی ۶ یا ۷ سالم بود 

یه پسر دایی دارم که اون موقع یه گوشی داشت من هر موقع گوشی رو ازش میخواستم که باهاش بازی کنم میگفت باید بیای پیش خودم بازی کنی من هر جور میشستم میگفت نه اینجوری بشین ( طوری بود که کف پاف به زمین چسبیده بود زانوهام بالا بود ) و با من ور میرفت منم اون موقع بچه بودم نمیدونستم چیکار میکنه 

این موضوع اصلا یادم نبود حالا چند وقت پیش به طور اتفاقی یه جرقه ی خورد به ذهنم یهو یادم اومد اوایلش اصلا حالم خیلی بد بود الانم ذهنم خیلی درگیره هر وقت میبینمش حالم ازش بهم میخوره واقعا کاش هیچوقت یادم نمیومد بدبختی که هست من اینو تو مهمونی ها خیلی زود زود میبینم 

واقعا حالم بد میشه و ذهنم تا چند وقت درگیره 

شاید برای شما چیز مهمی نباشه ولی نمیدونم حس خیلی بدی بهم دست میده 

بنظرتون پیش مشاوره برم 

یه راه کار بدید از این حس بد خلاص شم 

کمکم کنید

من الان ۱۷ سالمه 

اون ۲۵

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

منم دو ماه پیش شد 💔💔💔💔داغون شدم💔کامل انجام شد هزار بار آرزو مرگ میکنم

آخی عزیزم 

کی این کارو کرد

پسرم امیدوارم جوری بزرگت کنم که سال ها بعد به خودم افتخار کنم 💗💗  حسرتت در دلم مانده تا ابد،تو با قلب دیوانه ی من چه کردی🥺

آخی عزیزم کی این کارو کرد

یه آقایی بود ۴۵ سالش بود میگفتم خانمم بهم خیانت کرده  خانمم بده مهریه میخادو...

می‌گفت خسته شدم دلم میخاد با ینفر باشم فقط باهاش پردو دل کنم 

من هر شدم... و بعد از چند ماه‌ بهم....🥲💔😭

۲۰ سالمه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز