2777
2789
عنوان

همسرم بهم توهین کرد😢گف اگه من نبودم خاله شده بودی

| مشاهده متن کامل بحث + 1687 بازدید | 58 پست

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اصلا هر کاری کرده باشن به تو اون مربوط نیست

تبریک

1
5
10
15
20
25
30
35
40

چیزی ک اینجا بهش رسیدم اینه...در هر صورت حق با شماس و من عمرا ریپلای بزنم و بحث کنم چون زمان و انرژی هر دو برام ارزشمند تر از بحث با شماس

مردا تو عصبانیت زر میزنن مطمئن باش الان پشیمونه توام فکر کردی طلاق بگیری بهتر میشه نه عزیزم طلاق برای وقتیه که دیگه کارد به استخون رسیده یه دعوای زن وشوهریه که ۹۰درصد همه دارن ایندفعه گفت بگو مگه من مجبورت کردم بگیریم چشاتو باز میکردی

همون خب میگم اوسگول بودم...اخه یجور میگه اگه اشاره نکرده بودی میدیدیم چیا میگه

بنظرم فعلا سکوت کن بذار زمان بگذره 

اگر خودش پاپیچ شد و پرسید بگو من وظیفه داشتم یه بار به همسرم راست سو بگم که گفتم . دیگه میخوای باور کنی یا نکنی با خودته. دیگه هم کش نده خانواده هاتونم وارد دعوا ها نکنید 

تو دعوا عصبانیت هر حرفی زده میشه بس عصبانیش نکن تا حرفی نزنه ناراحت بشی

یه مدت کاری به کارش نداشته باش خنثی زندگی کن 

بهم زمان بدید عصبانیت و ناراحتیتون فرو کش کنه

بعد دوتا ادم بالغ مشکلاتتون حل کنید 

لطفا برای حاجتم یه صلوات بفرست دلم شکسته

۴ماهه نرفتم خیلی دلتنگشونم

عزیزم فاصله زیاده؟

ببخشیدا ولی پدر مادرت بیان ی سر بزنن خب 

ینی تو نری اونا نمیگن دختر داریم؟

چه حوصله ای دارین برای تلافی..به قول محمود درویش:``همین تورا بس که من دیگرتورا آنطور که میدیدم نمی بینم``

با عمل و حرکات خودت بهش نشون بده سرت گرم زندگی خودت هس

من یک زمانی یک تهمت زشتی یکی از فامیل شوهر بهم زد شوهرم با عصبانیت تو مرز طلاق بودم سکوت کردم هیچی نگفیتم و مشغول زندگی خودم شدم گوشی ام را به شوهرم دادم گفتم گوشی نمی خ اهم حتی از گوشی دکمه های بی خودی را نگرفتم فقط مشغول کار و برنامه خودم بودم 

هر کی میگفت شماره تلفن شماره خونه را میدادم 

خودش گوشی را برمیداشت بهم میداد

من همکار مرد هم داشتم خودم را منتقل کردم جای دور از مرد حوصله حرف و حدیث نداشتم 

طول کشید و ولی دیگه به اندازه چشماش بهم اعتماد داره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز