اصلا چرا بحث گذشته رو پیش کشیده وقتی براش توضیح دادی هر چیم بوده مال مجردی بوده و تمام ،همه تو مجردی هزارتا کار میکنن😐😐😐
هم کار گذشته شما اشتباه بوده هم کار الان همسر شما
من قبل همسرم با هیچ کسی دوست نبودم اما همسرم قبل من دوست دختر داشته چی الان تا تقی به توقی میخوره بهش بگم تو دوست دختر داشتی؟!! وقتی میدونم الان پاکه و سرش به زندگیشه و آدم خوبیه چیزی نمیگم و حرمتا هم حفظ میشه
محترمانه با هم صحبت کنید یه جوری رفتار کن اسی که دیگه نگه و از گفتن اسم موضوع شرمنده بشه ...بچه هم دارید اسی؟
اسی تاپیکاتو تاداخر خوندم
کلا حال زندگیت خیلی خرابه،سمت خانواده شوهرت کسی هست ادم درستی باشه و مودب و شوهرتم ازش حرف شنوی داشته باشه؟
ببین شوهرت یا نمیخواد،یا نیاز حس نمیکنه ک ادب و احترام داشته باشه،تا خودش نخواد ب این چیزا اهمیت بده فایده نداره.....
بنظرم سکوت کن ،همه کارای خونه رو انجام بده جوری ک اصلااااا نتونه ایراد بگیره,قهر نباش ولی در حد ضرورت و خیلی سرد حرف بزن،ببین تاثیری داره یا ن
میاد طرفت یا ن
اگه اومد حرفاتو بهش بزن،ک میخوای تو زندکی احتران بینتوت باسه،و اگه درخواستی از هم دارین منطقی حرف بزنین و...
.
ولی اگه نیاد نمیدونم باید چیکار کنی
اخلاق مادر شوهر پدر شوهرت چجوریه؟
یکم باهاش سر سنگین باش ولی قهر نکن یکم از بیرون اومد بهش فرصت بده حالش بیاد سر جاش بعد که غذا چایی چیزی خورد باهاش صحبت کن بگو که رفتارش اشتباست و باعث میشه زندگیتون الکی ناراحتی پیش بیاد و سعی کنه دیگه تکرار نکنه
سری بعدی اگه خدایی نکرده بازم این موضوع رو گفت هیچی نگو سعی کن اصلاااا مقاومت نکنی که خواهرت ال بله یا جوش بیاری سکوت کن و اونجا رو ترک کن مثلا برو اتاق چون شما حرفاتو قبلا بهش زدی بذار بلکه شرمنده بشه
قیافم پوکیده این دو سه روزه از بس دق دادم خودمو ...بش گفتم تو ک اینجوری بود برا چی اومذی جلو یا ک برا چی اصلا باهام موندی گفتم برو اگ اینجوریه، گفتش مجبورم
دیگ نخاستم باش چش تو چش بشم رفتم اتاق
بی جهته باش حرف بزنم سکوت کنم همش که تا ب الان با سکوت گذشته زندگیم
اخلاقشون خوبه ولی تا جایی ک بتونم نمیخام جیک و پوک زندگیم‌رو بدونن ک البت پسر گلشون همه چی میزاره کف دستشون راست و دروغ
خوبه مرگ هس وگرنه همه گوشت همذیگرو میکندن...ادم باید ذات داشته باشه یکم رحم داشته باشه ک شوهرم من فارق ازیناس
فعلا بذار ب در سرد بودن باهاش،اصلا هن اعتراض یا شکایت نکن،اینقدر ادامه بده ب سردی ک بیاد بپرسه چی شده؟
شاید اگه خودش بیاد سمتت بتونی باهاش حرف بزنی و حرف شنوی داشته باشه ازت
اگه این راه جواب نداد دیگه محوری با پدر و مادرش مطرح کنی
فقط با این شرایط مثل ۱ برده نساز لطفا و عمرتو هدر نده، حتی اگه ب حرفت گوش کرد و صحبت کردین ازش امتیاز بگیر،اگه درستو نیمه تموم گذاشتی برو ادامه بده،اگه دوس داری برو کار کن،خلاصه ک یکم مستقل شو
