چند شب پیش پسرم شدیدا بیقراری میکرد بحدی که حالش بد شد یلحظه نفسش رفت منم شهر غریب تنها شوهرمم سرکار بود اسنپم کلا درست کار نمیکنه زنگ زدم ب شوهرم واسمون اسنپ بگیر بریم بیمارستان اونم زنگ زده بود دوستش امد دنبالمون دوستش نامزد داره با نامزدشم رفت امد دارم بنده خدا تو راه زنگ زد لازمه بیامو گفتم ن خلاصه مادرشوهرم این قضیه رو فهمیده و ولکن نیست هی ب شوهرم میگه غیرتت چطوری قبول کرد هی ب من میگه دل و جرئت داری نترسی الان چند روزه این ماجرا شده نقل دهنش عالمو ادم فهمیدن درحالی که من شهر غریب با ی بچه ۵ ماهه و خونه ویلایی تنها میمونیم شوهرم هفته ای یکی دوبار شاید شبا خونه باشه نمیدونم چه واکنشی نشون بدم حرصم گرفته خودش ۴۵ ۵۰ سالشه هنوزم که هنوزه تنها برع بیرون گم میشه
چرا این مدلی زندگی میکنی و هیچ اعتراضی نداری؟من شوهرم هفته ایی یه شب بیاد خونه دیوونه میشم
خدا خیرش نده
شوهرت نباید به مامانش میگفت
خب میشه بگی خبر رو کی پخش کرده؟
عزیزم محلش نده
یه چند روز میگن بعد خسته میشن
بعدم که همسرت اومد بهش بگو صرفا به خاطر خودت چیزی نگفتم
باهاش برخورد کن یعنی چی این حرفا خیلییی زشته
کاری‌ش نمبشه کرد ولی یه خوبی داره و اونم اینه که برای شوهرت تجربه شد دیگه هیچی رو به مادرش نگه
اینو باید همسر شما مدیریت کنند
و برخورد کنند با این رفتار مادر شون
چرا که شما بدون اطلاع همسرت سوار خودروی دوست ایشون نشدین
که اگر هم بدون اطلاع همسر تون بود و حتی اون فرد یک فرد غریبه بود بازم بیماری بچه تون توجیه موجهی بود برای اینکه اطرافیان دهن شون رو ببندن
همسر منم رانندس مجبوره گاها تو جاده باشه
میگی میومدی نوتو میبردی دکتر چکار میکرد بنده خدا با اسنپ میفرستاد خوب بود
بعدم بگو اسنپ گرفتم یه پسره اومد صدای آهنگ تا ته بود ۲۰۶ بود ترسیدم،حداقل این بنده خداها رو میشناختم
چجوری ب گوش مادر شوهرت رسیده؟
نمیدونم چی بگم، برای ما تو خانواده همچین مسئله ای چند سال پیش ، اتفاق افتاد....
بهتر بود مادر شوهرت نفهمه... الانم مقاومت نکن، بگو اوکی، چون اونوقت یکسره میاد پا پی میشه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
