خواهر ناتنیم که بزرگتر از منه بهم میگه چون هم خون نیستیم تو کارای مامانم دخالت نکن یا حتی کمکش هم نکن
من چون خیلی تنهام بیشتر وقتا دوست دارم بشینم با نامادریم صحبت کنم ، مثل مامان خودم میدونمش البته اون زیاد برا من وقت نمیزاره ، قبل ۱۸ سالگیم باهام بهتر بود ولی الان خیلی در گوشم میخونه باید ازدواج کنی ، در حالی که خواهر بزرگم هنوز مجرده و چیزی بهش نمیگه
به نظرتون ازدواج راه حل خوبیه برا اینکه از این تنهایی نجات پیدا کنم یا صبر کنم؟