۴و نیم ماهه عقد کردم از روزی که عقد کردم دائم پشت سر جاریم هر جا میشینه بدگویی میکنه جوری که خاله های شوهرممم بدگویی جاریم رو میکنن
جاریمم همونطور دائم درحال بدگویی ایناس
مادرشوهرم خیلی راحت پشت سر بقیه هم حرف میزنه مثلا میگه فلانی اینا عقدشون بهم خود معلوم نیست پسره از دختره چی دیده کشیده عقب در حالی که هیچیییییی نمیدونه چرا عقد بهم خورده شاید اصلا دختره پسره رو نخواسته
مثلا اینجوری میگه ها عروس بزرگم شعور نداره پول نگه داره پولاشو میده به چرت پرت به همه سپردم هدیه میخوان بهش بدن یه چیزی بخرن بدن واسه خونش باباش که بهش جهاز درست درمون نداد ما خونشو پر کنیم و....
و خیلی دیگه از این حرفا
سرسام میگیرم انقدر راجب اینو اون حرف میزنه و به شدت هم حرف مردم براش مهمه راضیه ۱۰ روز گشنه بمونه ولی مردم ازش تعریف کننن
تاپیک قبلیم رو هم ممونتون میشم بخونید و راهنماییم کنید من باید چه رفتارهایی با خانواده شوهرم داشته باشم
تازه عروسم و بی تجربه
سپاسگزارم 🙏
