بچه ها من این آقا داریم تازه اشنا میشیم من اعتماد ندارم به پسرا واقعا همش حس میکنم یه کاسه ایی زیر نیم کاسشون هست
دیروزم من گفتم بریم بیرون فقط فردا خالیم گفت کلاس دارم از ۸ تا ۱۰ تاحالا این موقع کلاس نداشت گفت فردا بریم گفتم نمیتونم دیگه بعد هی شب یه دونه پیام میداد میرفت تا یه ساعت دیگه اخرشم اومد گفت بخواب دیگه چرا نمیخوابی من دارم میخوابم شب بخیر دقیقا همینجوری منم دیگه هیچی نگفتم الان امروز اومده اینو میگه زنگم زد جواب ندادم ....