وااای وای روز اول امان از دیت اول بابا پارتنرم قبلا رفیقم بود ولی خب ندیده بودیم همو ۴ ماه رفیق و دیگ قرار شد ببینیم همو البته پیشنهاو داد و بعدش رفتیم سر دیت ولاای این خیلی بد از باباش تعریف کرده بود من خیلی از باباش میترسیدم جای اون😂😂😂 بعد رو نیم کت بودیم تو پارک من دوستش و اون وسط بود من اینور دوستشن اونور سررریع برگشت سمت دوستش گفت وااای بابام اقااا منم بابای اینو ندیده بودم ک پا گذاشتم ب فرار یکی داشت اونور رو منقل کباب میزد پام رفت رو منقل رفتم بغل مرده افتادم روش وای اصلا نگم از خجالت مردم پارتنرم انقد بلند میخندید صداش کل پارکو برداشته بود ی سال میگف میخندید ابروم رفت😂😂😂