من فردا قراره با یکی برم سر قرار دیت اولمونه.الان داشتیم تلفنی حرف می‌زدیم گفت راستی تو موتور سنگین هم دوست داشتی نه؟ قبلا گفته بودم دوست دارم منم نمیدونستم چی میخواد بگه گفتم آره چرا؟گفت هیچی حالا ببینم چیکار میتونم بکنم.الان میترسم نکنه بخواد بخاطر خوشحال کردنم موتور سنگین بیاره.خودش نداره.استرس گرفتم اصلا تیپ فردای من به موتور سوار شدن نمیخوره بعدم اگه بخوام سوار شم باید بگیرمش بالاخره دوست ندارم اینکارو کنم.الان پشیمونم چرا همون لحظه گیر نشدم که چرا.دلمم نمی‌خواد ذوقشو کور کنم.ازش بپرسم واسه چی درباره موتور پرسیدی؟یهو ضایعم نکنه بگه نمی‌خواستم اینکارو کنم😂
و اینکه آشنای خانوادگیمونه و قصدمونم جدیده مامانش هم در جریانه.اینو گفتم که کسی نخواد نصیحت کنه
