یچیز تواین مایه ها
اواسط شهریور مقنعه های کلاس اول رو خود مدرسه میداد با مامانم رفتم که مقنعه بگیریم . شماره یک رو سرم کردم تنگ بود بهم ولی همش میترسیدم ناظم دعوام کنه روم نشد بگم تنگه . مامانم میگفت خوبه گفتم اره همونو گرفتیم . روز اول مدرسه دیگه تو صف داشتم خفه میشدم یکم با دست از دوطرف کشیدم به هوای اینکه یه ذره گشاد شه یهو تا نصفش جر خورد 😂😂😂😂😂ناظم بیشورمون همون اول دعوام کرد بعدشم یه مقنعه شانسم اضافه داشتن دادن بهم سرم کردم .
.
من کیلی کیلی مدرسه دوست.
من فارسی خیلی بلد نیست من فارسی کم حرف زد😂
روز اول مدرسه من
داداش حسودم هم ميخواست يياد
خواهرم روز اول مدرسه معلم بهشون الفبا رو یاد داده بوو بعد گفت زنگ تفریح یاد بگیرید تا زنگ بعد ازتون بپرسم.
خواهرمم بلد نبود ترسید زنگ تفریح از مدرسه فرار کرد.کیفشم جا گذاشت.😅😅
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
