دیدی چه حس بدیه، وای بنده خدا یه دختر بار ۱۱م افتاد رفت هر هفته با گریه میرفت
همه اش بخاطر استرسه وگرنه همه میتونن راننده بشن
خانومی که موسس آموزشگاهی که من رفتم بود 28بار آزمون شهر داده بود ولی خواستن توانسته شاید هرکس دیگه ای جای ایشون بود ناامید میشد و از اسم رانندگی هم متنفر میشد چه برسه بخواد آموزشگاه بزنه اونم تو سال 88
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یا حسین ۲۸باررررر ولی خدایی خیلیه من میگفتم بار چهارم بیوفتم دیگ نمیرم😂😂
من فقط و فقط به اراده ی این خانوم فکر میکردم بعد از هربار رد شدن کلی گریه میکردمو خودمو سرزنش میکردم ولی با خودم میگفتم این همه آدم تونستن منم میتونم باز بعد از ظهر همون روز میرفتم ثبت نام😅ولی از همه مهمتر اینکه یه آقای سندروم دان رو دیدم که پشت ال نود جای بشدت شلوغ و باریک و خراب دیدم که یه خانوم هم شاگرد نشسته بود با خودم گفتم منم میتونم و این داستان هارو برای هرکسی که از رانندگی میترسه میگم چون واقعا من اینجوری به خودم روحیه میدادم