2777
2789
عنوان

اگه مثلا یکی واسه خونتون خرید کنه

213 بازدید | 12 پست

بعد همش بیاد منت بزاره مثلا بگه کارتم خالیه همش تو شکم شما میکنم اینقذ واستون خرید کردم به شوهرت بگو خوذش بخره حالا ما اصلا نگفتیم خرید کن تازه قبولم نمیکردم میگفتم مگه من به شما میگم بخر شما نخر شوهرم خودش مبگیره باز خرید میکرد و میاورد و باز همین حرفارو تکرار میکرد چیکار میکردین من به قدری عصبی میشدم که تا مرز جنون میرفتم ولی الان زده زیر همه حرفاش گفته نه من اصلا نگفتم ما هم مشکلاتی دار یم ولی گفتم نون خشک بخورم ولی با آرامش بخورم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

هر چی آورده بود رو بر میگردوندم خونش 

✍🏻 ای ستاره ، ای ستاره ی غریب ! ما اگر ز خاطر خدا نرفته ایم ، پس چرا به داد ما نمی رسد ؟! ما صدای گریه ی مان به آسمان رسید ، از خدا چرا صدا نمی رسد ؟!                                                   ممنون میشم اگر برای شادی روح دوست آسمونیم فاتحه بخونید یا صلوات بفرستید ، اگر انجام دادید حتما بهم بگید که دعاتون کنم و برای سلامتی تون صلوات بفرستم 💌

یاد جاریم افتادم،شوهرش به شوهرم گفت عسل و فلان و فلان بخر واسمون باهات حساب میکنم،بعد که همسرم واسشون خرید جاریم گفت شما که میدونین ما پول نداریم واسه چی واسمون گرفتی😕


البته ربطی به ماجرای شما نداشت اسی

کیه طرف

مادرشوهر وای به مرز جنون منو میرسوند بعد به شوهرم گفتم  رفته گفته نخر گفته دروغ میگه در صورتی که شوهرم میدونه من هیچوقت دروغ نمیگم قشنگ میومد میگفت چی درست کن چی نکن شام اینو درست کن خیلی رو اعصاب بود 

من باشم نون خالی میخورم اما کباب با منت نه . جمع کن ببر براش بگو خیلی ممنون از لطفت اما ما نیاز ندار ...

بخدا منم همینجوریم دیگه آخرش گفتم نون خشک با آرامش بخورم بهتر از گوشت با منت

خیلی راحت قبول نکنید ب زور ک نمیده بهتونپس ببرید برای خودش

بخدا به زور میده پشت در میزاره میبره بعد اینقد منت میزاره که حد نداره الان دیگه دعوا راه انداختم که دیگه قهر کرد خودشو اختیار دار میگرفت به بچها گیر میداد تو تربیتشون دخالت میکرد خیلی چیزای دیگه که منو عصبی میکرد و به مرز جنون میرسوند خداروشکر الان قهره آرامش دارم 

یاد جاریم افتادم،شوهرش به شوهرم گفت عسل و فلان و فلان بخر واسمون باهات حساب میکنم،بعد که همسرم واسشو ...

عزیزم من هی میگفتم نخرین ما خودمون میگیریم آخرش به برادرشوهرم گفتم بابا دوست دارم خونه خودمون نون خشک بخورم ولی گوشت با منت نخورم که الان نمیگیره و و قهره

مدیونی دفعه بعد خرید قبول کنی

الان خداروشکر قهره به شوهرم گفتم خیلی عصبی شده بودم دیگه دخالتم حدی داره شوهرم میذونه حق با منه شوهرم میگفت قبول نکن که دو روز دیگه هر جا بشینه میگه من خرجشون و میدم  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

اسم پسر

2111407976 | 24 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز