با دامادشون دعوای بدی کرده شوهرم
دامادش اینا اومده بودن شهرستان ماهم شهرستان بودیم اونا ماشین نداشتن بعد اصلأ اصلأ به من و شوهرم نگفتن که ما ماشین نداریم اگر جا دارین مارو هم ببرین
اما مادر شوهرم گیر داده بود ما اونارو ببریم منم به شوهرم گفتم وقتی طرف یه کلمه نگفته ما با شما میاییم ما چی کنیم کیو ببریم
اینوهم بگم اونا ماشین دارن اما به یه دلایلی با ماشین راه اومدن
الان خوب کردم یا بد ؟
اینم بگم مادر شوهرم منو ساده گیر آورده خودش هیچی نمیگه منو هعی میخواد بندازه وسط شوهرم رو راضی کنم و فلان از بس سیاست دارع از بس
منم با چشم میبینم بین شوهرم و بقیه فرق میذارن
حتی دامادشون رو بیشتر قبول دارن تا شوهرم