من خودم عروس اولیم هنوز جاری ندارم ولی خیلی دوست دارم بیاد من تو خانواده همسرم تنهام بیاد حس میکنم رفیق دار میشم ی جاهایی هواشو دارم خوشحالش کنم خوشحالم کنه نزارم از طرف مادرشوهرم اذیت شه و... بنظرتون اینطوری نمیشه؟
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
دلیل حال بدمافقط خودمان هستیم💔مقصر اصلی این روز ها ی دلگیر،شب های دلتنگی اعصاب داغون،بی اعتمادی هاباورکنید فقط خودمان مقصریم💔همه مایک روز یک ساعت،یک لحظه گول احساساتمان راخورده ایم و آدمی اشتباه را وارده زندگیمان کرده ایم!آدمی که اگر پای عشق و علاقه ای در میان نبود حتی لیاقت یک سلام و احوالپرسی ساده را با ما نداشت...چه برسد به این همه احساسات از من به شما نصیحت💔در هر کجای رابطه اتان که هستید، اگر آدمتان اشتباست،اگر هرشب پیش بینی دعوای فردایتان را میکنید اگر برای گناه نکرده اتان تاوان پس میدهید اگر حتی لحظه ای,خیال رفتنش به سرتان میزندحذفش کنید
من خیلی وقته دیگه کنکوری نیستم.. لطفا تو تاپیکای مذهبی و چله تگم کنین😁خدای بزرگم،الهی قربونت برم میشه اول سلامتی و آسودگی مامان و ابجیامو ببینم بعد بمیرم؟ میشه مامانم سلامت و خوشحال باشه و آبجیمم بتونه راحت جدابشه و با بچه های نازش خوشحال و سالم زندگیشونو بکنن؟ تنها خواسته مهمم از خدا همینه🤍🥲الان که تااینجا خوندین، میشه برای شادی روح بابای تازه فوت شدم یدونه صلوات بفرستین؟مادرمون، حضرت زهرا نگهدارما و ایرانیا باشه🌟🤲
۴ تا دارم. نه دشمنیم نه رفیق. یه رابطه محترمانه و دوستانه و دور از غیبت و یارکشی
من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "
جایی خوانده بودم که درد آدم را بزرگ میکند و روح را صیقل میدهدو تجربه را زیاد میکند. هیچ جا ننوشتهاند که درد با یک زن، با یک مادر چه میکند. مادران درد کشیده یا زود میمیرند، یا برای همیشه میروند، یا میمانند با چشمانی که رنگِ بیتفاوتی گرفته استو دستانی که زیر ناخنهایش جز درد چیزی نمیروید، و گیسوانی که رقص بر شانههای زنانه را به خاطر نمیآورند. مادرانی بی هیچ آرزویی، با دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمیروند چیزی ننوشته است.