سه روزه من نه خواب دارم نه خوراک فردا هم عملمه
دیشب با بغض خوابم برد یهو داداشم اومد توی خوابم توی خواب خیلی گریه میکردم طوری ک انگار نفسم بند اومده بود یهو گفت هر اتفاقی افتاد هر چی بهت گفتن فردا سکوت کن و آروم باش و پاشد رفت از خواب پریدم
نمیدونم منظورش چی بود از این😞
نکنه قراره اتفاقی برام بیوفته