این تاپیکو میزنم. که خودمو میکشم. خونم به گردن این دکترایی که کمکم نکردن. منو از این شرایط نجات ندادن. اون مشاوری که نامه داد وگفت حال این مریض خوب نیست باید جنین و در بیارید و به حرف نکردن. الان بیان حال منو ببینن بدبختی منو ببینن از هفته ششم التماس کردم خودم مثل سگ از قرصا میترسیدم الان میبینم هیچ ترسی نداشته اون مامایی که هشت میلیون میگرفت. گفتم ندارم کمترش کن وبه حرفم نکرد خودمو راحت میکنم از دست شماهایی که به فکرم نبودید
ای کاش آدم بمیره این روزا رو تجربه نکنه. چیزی که به آدم تحمیل میشه خدایا این همه تو هفته های بالا سقط کردن منم جزئی از اونا کن خسته شدم دیگه نمیکشم الاهی وا بمونه خوش به حال اونایی که به موقع تصمیم درستی گرفتن
دوست دارم از اینجا. به همه خانوما بگم اگه شرایط منو داشتید یک ذره تردید نکنید. همون هفته های اول سقط کنید راحت کنید هیچ چیز ارزششو نداره اونایی که بچه دارن یا یکی یا دوتا بسه. سه تا زیاده افسردگی میاره بدبختی و هزار فکر ناجور دیگه