یک کافه کتاب خیلی خیلی شیک تو شهر ما هستش تو یک محیط بزرگ مال دوتا خواهرن... دختر خاله مامانن
خلاصه این دوتا باباشون میلیارده و اصلا پول براشون هیچ اهمیتی نداره و اینکه باباشون فقط همین دوتا دختر رو داره ( من میشناسم)
خلاصه یک کافه کتاب انداختن پر کتاب دکوراسیون شیک 
مبلمان و صندلی های شیک حتی تلویزیون های ۱۰۰ اینچ ۵ تا بود .. بوفه خیلی خیلی شیک 
لب تاب و کامپیوتر و تبلت هم دارن برای آدمای که لب تاب ندارن اما احتیاج دارن..
اینا قصدشان این بود یک محیط صمیمی و آروم درست کنن که آدما بیان اونجا درس بخونن ..با هم فیلم و سریال و فوتبال ببینن..کتاب بخونن .. غیر از ساعت ها یا موارد خاص ساکت و آروم باشه.. تمام کتاب ها و رمان های دنیا اونجا بود..
حتی تمام کتاب های درسی و کنکوری همیشه به روز 
کتاب های پزشکی و مهندسی همیشه به روز 
کتاب های انگلیسی و فرانسوی 
کتاب های آموزش زبان 
و...
شهریه اش خیلی سبک بود یعنی جوری که معلوم بود فقط میخواستن خرج کافه دربیاد و همه هم میتونستن استفاده کنن ماهیانه ۱۰۰ هزار تومان.. نیتشان هم این بود آدما با شرایط مالی ضعیف بتونن درس بخونن ، امکانات لب تاب و اینا استفاده کنن..کتاب بخونن و... خلاصه 
اما همین ارزان بودن شده بود محلی که آدما میومدن برای دختربازی و پسربازی هروز دعوا سر این و مزاحمت و..
شده بود مکان جاهای خلوتش بدون دوربین و دستشویی چندبار حین رابطه نامشروع یا بوس و مالش گرفتن..
 داد و بیداد..دزدی لب تاب و کتاب و... ، شکستن لب تاب و وسایل و پاره کردن کتاب ها 
تا دلتان بخواد مشکل 
الان شهریه اش سر این مسائل کردن ماهیانه ۲ و نیم میلیون تومان امکانات را بیشتر کردن که فقط آدما مثل دکتر و مهندس ها و وکیل و...یا اونایی که شرایط مالی خانوادگی خوبی دارن استفاده کنن و استفاده هم میکنن 
آروم و بی دردسر شده یک محیط خیلی خیلی خوب و آروم 
محیط شیک و صمیمی برای آدما پولدار 
اونجا درس میخونن.کتاب میخونن.. باهم دوست میشن.. مافیا و اینجور بازی ها بازی میکنن.. فیلم و سریال و فوتبال میبینن..پلی استیشن بازی میکنن باهم و...